نقش رستم شیراز محوطهای تاریخی در کوههای فارس است و کهنترین بناها، آرامگاهها، نقشبرجستهها و کتیبههای ایران باستان در آن قرار گرفتهاند. در اطراف نقش رستم، مناطق تاریخی دیگری نیز قرار دارند که منبع تاریخی مهمی برای شناختن تاریخ و تمدن ایران در دوره پیش از میلاد و اوایل سالهای میلادی به شمار میروند.
تمایز نقش رستم نسبت به سایر جاذبههای تاریخی فارس، قرار گرفتن آثاری از سه دوره تاریخی برجسته در آن است. منطقه نقش رستم برای پادشاهان هخامنشی و ساسانیان جایگاه ویژهای داشته است و به همین دلیل بسیاری از آثار به جا مانده از این دورهها را در نقش رستم میتوان یافت. در ادامه به معرفی نقش رستم و بررسی آثار تاریخی به جا مانده در آن میپردازیم.
نقش رستم چیست؟
منطقه نقش رستم در میان کوه های فارس
نقش رستم محوطهای باستانی است که شامل تخته سنگی عظیم با یادگارهای تاریخی از سه دوره تاریخی ایلامیان، هخامنشیان و ساسانیان میشود. کنکاشهای باستانشناسی در صخره نقش رستم اطلاعات قابلتوجهی از این سه دوره تاریخی ایران باستان و تمدن کهن ایرانی ارائه میکند.
جاذبههای تاریخی برجسته در نقش رستم شامل آرامگاههای تاریخی، کتیبهها و سنگنوشتههای باستانی و نگارههای ایران باستان میشود. از برجستهترین دلایل شهرت این منطقه میتوان به قرار گرفتن آرامگاههای پادشاهان هخامنشی اشاره کرد.
نقش رستم اولین بار در سال ۱۳۰۲ هجری شمسی، برابر با ۱۹۲۳ میلادی، توسط باستانشناس آلمانی کنکاش شد که در طی آن بقایایی از برجها و قلعههای دوران ساسانی کشف شدند. پس از گذشت ۱۳ سال از این تاریخ، در فاصله زمانی سه سال بعد کتیبهها و سنگنگارههای نقش رستم نیز از میان صخرهها و سنگها به دست آمدند. آبانباری در ضلع غربی نقش رستم و باقی مانده سایر کاخها و بناها، در طول کاوشهای بعدی بهترتیب کشف شدند.
نقش رستم کجاست؟
منطقه باستانی نقش رستم از جاهای دیدنی مرودشت است و در حدود ۱۰ کیلومتری شمال پرسپولیس یا تخت جمشید در استان فارس قرار دارد. نقش رستم فاصله کوتاهی نیز با نقش رجب دارد و تنها با طی سه کیلومتر میتوانید از نقش رستم به نقش رجب برسید. منطقه نقش رستم در استان فارس به بخشهای جنوبی کشور نزدیک است و برای تردد به آن از نواحی شمال، شمال شرقی و شمال غربی کشور باید مسیری طولانی را طی کنید.
نمایی از مقبره های نقش رستم و کعبه زرتشت
با توجه به قرار گرفتن نقش رستم در منطقهای خشک و بیابانی، بهترین زمان سفر به نقش رستم، اوایل پاییز، اواخر زمستان و اوایل بهار است. روزهای بارانی و برفی نیز برای بازدید از این منطقه مناسب نیست؛ زیرا بهدلیل وجود مسیر خاکی پیاده روی، ممکن است دچار مشکل شوید.
فاصله تهران تا نقش رستم در حدود ۸۵۰ کیلومتر، از شیراز 57 کیلومتر، و از تخت جمشید مرودشت 12 کیلومتر و از مقبره کورش در پاسارگاد 56 کیلومتر است. برای رفتن به نقش رستم از سمت شمال فارس پس از رسیدن به پاسارگاد، مسیرتان را بهسمت سعادت شهر ادامه دهید. از سمت غرب سعادت شهر، در بزرگراه مرودشت-سعادت شهر تا خروجی روستاهای شول و زنگی آباد حرکت کنید. این خروجی در سمت راست، از جاده سروئی شما را به نقش رستم میرساند. برای تردد به نقش رستم از شهرهای شمالی باید از تهران، شهرهای غربی از اصفهان، شهرهای جنوبی از شیراز و شهرهای شرق و شمال شرق از شهرهای کرمان و یزد عبور کنید. پس با توجه به محل سکونتتان، بهترین مسیر را انتخاب کنید.
فاصله شیراز تا نقش رستم در حدود ۷۰ کیلومتر است. اگر از جنوب کشور به این منطقه میروید، از شهر شیراز در جهت شمال تا کمربندی مرودشت بروید و از جنوب بزرگراه مرودشت-سعادت شهر تا خروجی روستای شول ادامه دهید و سپس به چپ بپیچید تا به نقش رستم برسید. نقش رجب و تخت جمشید در سوی مخالف خروجی نقش رستم در بزرگراه مرودشت-سعادت شهر قرار گرفتهاند. با توجه به نزدیکی این بناها به یکدیگر میتوانید برای بازدید از آنها در یک روز برنامهریزی کنید؛ اما به خاطر داشته باشید برای این کار باید پس از اقامت شبانه در یکی از شهرهای اطراف این جاذبهها، صبح زود برای بازدید راهی شوید. بازدید از منطقه تخت جمشید و نقش رستم میتواند با توجه به علاقهمندی شما تا چند ساعت هم طول بکشد.
آدرس نقش رستم: استان فارس، شمال شهرستان مرو دشت، روستای زنگی آباد (مشاهده روی نقشه)
زمان بازدید: از ساعت ۸ تا ۱۷
هزینه بلیط: هر نفر ۳۰۰۰ تومان برای گردشگران داخلی و ۲۰۰۰۰ تومان برای گردشگران خارجی (سال 401)
نقش رستم مرودشت
تصویر آرامگاه های هخامنشی در نقش رستم از نمای شرقی
نقش رستم در استان فارس یکی از مهمترین مراکز باستانی به جا مانده از دوران حکومت هخامنشیان است. دیگر بناهای تاریخی فارس مانند پاسارگاد، تخت جمشید و نقش رجب نیز نقشبرجستهها و بناهایی مشابه منطقه نقش رستم در خود جای دادهاند و بررسی دقیق این مناطق توسط مورخان و باستانشناسان، یافتههای تاریخی قابلقبولی از دوران ایران باستان ارائه داده است. در منطقه نقش رستم بهجز آثار باقی مانده از دوره هخامنشیان، آثار برجستهای از دیگر دورههای تاریخی نیز به چشم میخورد که اهمیت این منطقه را دوچندان میکند.
نقش رستم فارس محل قرار گرفتن آرامگاه پادشاهان هخامنشی و آثاری برجسته از دوران ساسانی و ایلامیان است
نقش رستم را بهعنوان محل قرار گرفتن آرامگاههای پادشاهان هخامنشی میشناسند؛ اما امروزه برای مورخان و باستانشناسان، اهمیت این منطقه در دوران حکومت ساسانیان مشخص شده است. در عکسبرداریهای هوایی به وضوح میتوان باقی مانده برج و باروی ساسانیان را دید. نقشبرجستههای نقش رستم نیز، از دوران حکومت ساسانیان به یادگار ماندهاند.
باقی مانده برجها و دیوارها از دوره ساسانیان، وجود قلعهای محدود به کوه در این منطقه در آن دوره را نشان میدهد. هفت برج در ضلع جنوبی و چهار برج نیز در اضلاع شرقی و غربی کوه قرار داشتهاند. سبک معماری این بنا کاملا به معماری دوره هخامنشیان شباهت دارد. گرچه تاریخ دقیق ساخت این قلعه مشخص نیست، با توجه به اطلاعات موجود تاریخی میتوان ساخت این برج و بارو را به دوره پادشاهی اردشیر و شاپور نسبت داد.
نقش رستم شیراز یکی از مناطق تاریخی با ارزش به جا مانده در استان فارس است که در دوره پادشاهی قدرتمندترین پادشاهان ایران باستان، در زمان حکومتها هخامنشیان و ساسانیان، رونق و شکوه فراوانی داشته است. امروزه این منطقه را بهعنوان یکی از ارزشمندترین اسناد تاریخی در تمدن جهان میشناسند.
علت نامگذاری نقش رستم
آرامگاه های نقش رستم از نمای غربی
دلیل نامگذاری منطقه نقش رستم به این نام را بر اساس افسانهای قدیمی میدانند. بر اساس این افسانه، این منطقه محل رویارویی رستم و اسفندیار بوده و رستم، قهرمان افسانهای شاهنامه در این منطقه توانسته اسفندیار را شکست دهد.
کوه نقش رستم قدمت باستانی دارد و در نقشبرجستههای آن تصویر پادشاهان هخامنشی و ساسانی و یادگارهای تاریخی از این دو دوره به چشم میخورد؛ اما در میان نقشبرجستههای موجود بر صخرههای نقش رستم، تصویر افرادی نیز وجود دارد که هویت آنها معلوم نیست.
در میان این اشخاص تصویر فردی با هیبت پهلوانی و کلاه نوک تیز دیده میشود. برخلاف سایر تصاویر که هیبت و لباس آنها هویت قومیشان را مشخص میکند، این شخص ظاهر شبیه به هیچکدام از اقوام را ندارد. در بعضی منابع، این تصویر را متعلق به رستم شاهنامه میدانند. با اینکه هیچ دلیل روشنی مبنی بر درستی این نظریه وجود ندارد، نام این منطقه را بر اساس این موضع نقش رستم گذاشتهاند و این نام از دوران قدیم سینه به سینه منتقل شده و بر آن مانده است.
داخل نقش رستم
آتشدان های سنگی در محوطه نقش رستم شیراز
همان طور که پیشتر اشاره کردیم، داخل محوطه نقش رستم مجموعهای از آثار باستانی دورههای ایلامی، هخامنشی و ساسانیان وجود دارد. این مجموعه شامل سنگنوشتهها، کتیبهها، آرامگاههای باستانی و باقی مانده برج و باروی پادشاهان ایران باستان است. این مجموعه در دل کوه قرار دارد و کوه نقش رستم با شیبی تند بهسمت جنوب غربی امتداد مییابد.
بعد از نقشبرجسته اردشیر بابکان شکل کوه کاملا تیز میشود و در فاصله حدود ۱۵۰ متری آن دو بنای تراشیده شده از سنگ قرار گرفتهاند. این بناها به هرم فرو رفته شباهت دارند و در فاصله حدود یک متری از یکدیگر واقع شدهاند. این بناها شبیه به محل ذبح دینی یا قربانی هستند و در ساختار آنها نیز نشانههایی از همین کاربری دیده میشود.
امروزه باستانشناسان عقیده دارند که این بناها در گذشته آتشگاه بوده است. یکی از این دو آتشگاه از دیگری کوچکتر است و در حدود یک متر و ۵۵ سانتیمتر بلندی دارد. ارتفاع بنای مجاور و بلندتر نیز به یک متر و ۷۵ سانتیمتر میرسد و نمونههایی از این دو آتشگاه در مناطق دیگر مانند پاسارگاد و قلعه سنگ سیرجان دیده میشوند. از آن جا که این بناهای شبیه به هم در نقاط دیگر فارس به دوره ساسانی تعلق دارند، آتشگاههای نقش رستم را نیز به این دوره نسبت میدهند.
در پای کوه نقش رستم و در فاصله حدود ۱۵ متر از نقشبرجسته ایلامی و نقش بهرام، حفاری منظمی بهشکل پنج ضلعی، توجه باستانشناسان را جلب کرده که به نظر میرسد محلی برای انبار کردن آب بوده است. امروزه دلیل وجود این گودی را وجود چاهی در گذشته میدانند که برای تامین آب شرب آن را حفر کرده بودند.
داخل منطقه نقش رستم آثاری از دورههای تاریخی زیر وجود دارند:
دوره ایلامی از ۲۰۰۰ تا ۶۰۰ سال پیش از میلاد
دوره هخامنشیان از ۶۰۰ تا ۳۳۰ سال پیش از میلاد
دوره ساسانیان از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ پس از میلاد
داخل مقبره های نقش رستم
آرامگاه پادشاهان هخامنشی در نقش رستم
در زمان باستان عناصر چهارگانه آب، باد، آتش و خاک برای ایرانیان قداست داشتند. ایرانیان باستان معتقد بودند که پس از مرگ انسان، اهریمن به کالبد او راه پیدا میکند؛ به همین دلیل برای جسد مردگانشان هیچکدام از راههای سوزاندن، دفن در خاک و به آب افکندن را مناسب نمیدانستند؛ زیرا این کارها راسبب آلودگی عناصر مقدس طبیعت میدیدند. بنابراین راههایی برای دفن یا از بین بردن اجساد مردگانشان یافته بودند.
یکی از این راهها بردن پیکر مردگان به دخمهها بود. این دخمهها امروزه نیز باقی ماندهاند. در این دخمهها بدن بی جان مردگان توسط پرندگان گوشت خوار خورده میشد و سپس استخوانهایشان را جمعآوری میکردند و در استودانها یا ستودانها نگه میداشتند. راه دیگر مومیایی کردن اجساد و دفن آنها در تابوتهای سنگی بود. آرامگاههای سنگی در دل کوه نیز که از دوران باستان باقی ماندهاند، از دیگر راههای دفن مردگان در گذشته بودهاند. در منطقه نقش رستم آرامگاههای پادشاهان هخامنشی بههمراه نزدیکانشان در دل کوه، نمونههایی از این مقبرهها هستند.
آرامگاه های پادشاهان هخامنشی از سمت راست محوطه نقش رستم به شرح زیر هستند:
آرامگاه خشایار شاه ( ۴۴۵- ۴۸۶ ق.م) آرامگاه داریوش (۴۸۶- ۵۲۲ ق.م)
آرامگاه اردشیر اول (۴۲۴- ۴۶۵ ق.م)
آرامگاه داریوش دوم (۴۰۵- ۴۲۴ ق.م)
آرامگاه داریوش اول هخامنشی (قدیمیترین آرامگاه)
نقش برجسته بالای آرامگاه داریوش اول در نقش رستم
داریوش اول هخامنشی از خوشنامترین پادشاهان ایران باستان، خدمات برجستهای به ایرانیان عرضه کرده است. بسیاری از کاخها و بناهای باشکوه باقی مانده از دوره هخامنشیان به دستور داریوش شاه بنا شدهاند و امروزه از معروفترین بناهای تاریخی به جا مانده از تمدن کهن ایرانزمین در جهان به شمار میروند.
از جمله خدمات داریوش شاه میتوان به رواج کشاورزی، رونق بازرگانی، ساخت جادهها و راهها، راهاندازی پست و اصلاح قوانین مالیاتی و حکومتی اشاره کرد. داریوش اول علاقه فراوانی به هنر داشت و اولین تاریخ نویس ایران نیز به شمار میرود.
مقبره داریوش یکم در ارتفاع ۶۰ متری از زمین در صخره نقش رستم قرار دارد. شکل ظاهری ورودی این آرامگاه بهشکل صلیب است، اما از آنجا که این علامت در دوره هخامنشیان هیچ معنایی نداشته است، تصور میشود که شکل آرامگاه نشان یا علامت خاصی نیست و تنها جنبه تزیینی دارد. در راس بالایی صلیب، تصویری از آیین پادشاهی حک کردهاند که در آن شاه با کمان، انسان بالدار، آتشدان، تخت و حلقه شاهی و به احتمال زیاد نمایی از کاخ تچر (کاخ داریوش شاه) به چشم میخورند.
آرامگاه داریوش اول هخامنشی در نقش رستم از نمای پایین
آرامگاه داریوش ۹ مقبره را در بر میگیرد که سه تا از آنها را درون اتاقکی کندهاند. این سه قبر مستطیلی هستند و از آن جا که قبر سوم مقابل در ورودی آرامگاه، سرپوشی محدب دارد و ظریفتر است، گمان میرود که قبر داریوش شاه باشد. هشت قبر دیگر در این اتاقک و بخشهای دیگر به نزدیکان داریوش شاه تعلق دارد. در اطراف نقشبرجسته مقبره داریوش اول، کتیبههایی نیز به زبان ایلامی نگاشتهاند. سبک تراشها در داخل مقبره نشاندهنده شیوه حفاری بالا به پایین و البته در بعضی قسمتها نیمه کاره رها شده است. دلیل نیمه کاره ماندن بعضی قسمتها مشکل در کندن کوه بوده و به همین دلیل رد تراش نیمه کاره در داخل مقبرهها و پایین صلیب مشهود است.
آرامگاه خشایارشا
آرامگاه خشایارشا در نقش رستم در شب
خشایارشا جانشین و پسر داریوش اول و مانند پدرش پادشاهی خوشنام بود. خشایارشا علاقه زیادی به هنر و دانش داشت و گرچه در جنگاوری نیز شهره بود؛ اما در جنگ با یونانیان شکست خورد و ۱۵ سال بعد از آن از دنیا رفت.
در طول سالهای بعد از جنگ با یونانیان، خشایارشا به ساخت بناهای نیمه تمام دوران پدرش و همچنین ساخت کاخها و تالارهای عظیم و باشکوه در قلمرو فرمانروایی خود مشغول بود. بخش زیادی از هنر سنگ تراشی و معماری برجسته باقی مانده از دوران هخامنشیان، از یادگارهای خشایارشا است. او همچنین دستور به ساخت آرامگاهی در صخرههای سنگی نزدیک آرامگاه پدرش داده بود.
پس از کشته شدن خشایارشا توسط دو تن از همراهانش، پیکر او را به نقش رستم بردند و در آرامگاه او دفن کردند. آرامگاه خشایارشا در ۱۰۰ متری شمال شرقی مقبره داریوش اول قرار دارد. این آرامگاه نیز بسیار به مقبره داریوش شبیه و ورودی آن صلیبی است. نگارههایی از فرکیانی، هلال گوی دار، آتشدان آتشدار و نقش پادشاه در بالای این مقبره به چشم میخورند؛ اما در اطراف قبر خشایارشا کتیبهای وجود ندارد. گرچه قسمتهایی از نقشبرجسته آرامگاه خشایارشا خراب شدهاند؛ اما جزئیات آن از نگاره آرامگاه داریوش اول سالمتر است. فضای داخلی آرامگاه خشایارشا تنها یک اتاقک با طاق منحنی دارد که در آن سه قبر با سرپوشهای مقعر دیده میشوند. این آرامگاه در نقش رستم اولین مقبره از سمت راست است و دلیل انتساب آن به خشایارشا را برجستگیهای خاص معماری در آن، شباهت زیاد به آرامگاه داریوش و شکل حفاری آن میدانند.
آرامگاه اردشیر یکم
آرامگاه پادشاهان هخامنشی در نقش رستم
اردشیر یکم در سال ۴۶۵ پیش از میلاد و پس از پدرش خشایارشا به پادشاهی رسید. گرچه شروع سلطنت اردشیر با جنگهای داخلی و خارجی همراه بود، اما پس از مدتی کوتاه با اتمام جنگها و صلح با یونانیان توانست دوران پر آرامشی را همراه با تجملات فراوان سپری کند. اردشیر یکم کاخها و بناهای با شکوهی را که از دوران حکومت پدرش ناتمام مانده بود، به سرانجام رساند. در سالهای آخر سلطنت اردشیر اول، جنگهای داخلی یونان باعث آرامش و اقتدار بیشتر او شد.
بیشتر بناهای ساخته شده توسط اردشیر یکم در تخت جمشید قرار گرفتهاند که از میان آنها میتوان به تالار صد ستون، کاخ مرکزی تخت جمشید و کاخ ویران شده در جنوب غربی تخت جمشید اشاره کرد. اردشیر یکم را پس از مرگ در ۶۰ سالگیاش، در نقش رستم و در مقبرهای در فاصله ۳۷ متری غرب آرامگاه داریوش اول دفن کردند.
آرامگاه اردشیر یکم تفاوتهای محدودی با آرامگاه داریوش اول دارد. ورودی دو آرامگاه بسیار شبیه به هم و دخمه مانند است؛ اما در طول زمان آرامگاه اردشیر یکم آسیبهای فراوان دیده است. این آرامگاه نیز از سه اتاقک تشکیل میشود؛ اما در حفاری اتاقهای آرامگاه اردشیر اول نشانی از تبحر سنگ تراشان دیده نمیشود. برخلاف سایر آرامگاهها تقارن و توازن در دهلیز ورودی این آرامگاه وجود ندارد و ارتفاع آرامگاهها کمتر از سایرین است. داخل اتاقها نیز کج و نامتقارن است و در هرکدام از آنها یک قبر وجود دارد.
نقش و نگارهای حفاری شده در ورودی و سر در این آرامگاه نیز، ظرافت کمتری از نقوش آرامگاه داریوش اول دارند. بهدلیل قرار گرفتن این آرامگاه در جوار مقبره داریوش اول و همین طور سال حفاری آن، که بین سالهای ۴۵۰ تا ۴۳۰ پیش از میلاد تخمین زده میشود، باستانشناسان این آرامگاه را متعلق به اردشیر یکم میدانند. اتاق روبهروی ورودی که بهظاهر از دیگر اتاقها متقارنتر است نیز محل قرار گرفتن مقبره اردشیر اول است و دو مقبره دیگر به احتمال زیاد متعلق به همسر اردشیر یکم و شاهزاده خشایارشای دوم هستند که در فاصله کوتاهی از اردشیر یکم فوت کردند.
آرامگاه داریوش دوم
آرامگاه داریوش دوم در نقش رستم مقابل کعبه زرتشت
آرامگاه داریوش دوم در منتهی الیه غربی نقش رستم قرار گرفته است و با آرامگاه اردشیر یکم ۳۳ متر فاصله دارد. داریوش دوم از سال ۴۲۳ تا ۴۰۵ پیش از میلاد و پس از اردشیر یکم هخامنشی بر تخت پادشاهی نشست. برخلاف سایر پادشاهان هخامنشی، دایوش دوم پادشاهی ضعیف و راحت طلب بود و تحت نفوذ درباریان و همسرش قرار داشت.
این آرامگاه شباهتهای زیادی به آرامگاه داریوش اول دارد و تاریخ حفاری آن را از روی رد کندهکاریها، حدود سالهای ۴۲۰ تا ۴۰۴ پیش از میلاد تخمین میزنند. به همین جهت و بهدلیل تقلید نقوش حفاری از آرامگاه داریوش اول، باستانشناسان این مقبره را متعلق به داریوش دوم میدانند.
آرامگاه داریوش دوم در غرب نقش رستم و روبهروی کعبه زرتشت قرار دارد.
آرامگاه داریوش دوم کاملا مقابل بنای کعبه زرتشت و در فاصله ۴۵ متری از آن قرار گرفته است؛ که البته از بررسی فاصله مقبرهها و شکل هندسی متقارن آنها میتوان نتیجه گرفت که این روبهرویی کاملا تصادفی است. نقوش حک شده بر آرامگاه داریوش دوم شباهتهایی نیز با طراحیهای انجام شده در تخت جمشید دارند؛ که میتوان از میان آنها به شیر شاخدار بر اورنگ پادشاهی اشاره کرد. بهطور کلی حکاکیهای بیشتری روی این آرامگاه به نسبت سه مقبره دیگر انجام شده است. شکل کلی نقشبرجسته آرامگاه، شامل پادشاه در برابر آتشدان، زیر فرکیانی و هلال گویدار و همچنین بر اورنگ شاهی در برابر درباریان میشود. داخل آرامگاه داریوش دوم به داخل آرامگاه اردشیر یکم شباهت دارد.
دهلیز ورودی بنای آرامگاه مثلثی شکل است و حدود دو متر و ۸۰ سانتیمتر ارتفاع دارد. داخل این مقبره نیز سه اتاقک مستطیلی حفاری کردهاند که دو قبر را متعلق به داریوش دوم و پروشات، همسرش، میدانند. درباره قبر سوم و پیکر مدفون در آن، اطلاعاتی در دست نیست.
سنگ نبشته و نقشبرجسته های نقش رستم
کتیبهها و نقشبرجستههای نقش رستم بیشتر به دوره ساسانیان تعلق دارند، اما در میان آنها آثاری از دوره های هخامنشی و ایلامی نیز به چشم میخورند. این نقشبرجستهها در قسمتهای مختلف کوه قرار گرفتهاند و در بخشهای مختلفی آنها را حفر کردهاند. بعضی از این نقشبرجستهها بهدلیل قرار گرفتن در نقاط امنتر کوه، در طول زمان آسیب کمتری دیدهاند و متاسفانه به بعضی از قسمتها در طول زمان صدمههایی وارد شده است. در این بخش از نقشبرجستههای موجود در کوه نقش رستم نام میبریم و آنها را معرفی میکنیم.
نقشبرجسته ایلامی
نقش برجسته ایلامی در نقش رستم از نمای روبه رو
قدیمیترین نقشبرجسته در نقش رستم اثری باقی مانده از دوران تمدن ایلامیان در سرزمین کهن ایران است، که بعدها توسط بهرام دوم ساسانی بخشهایی از آن بهدلیل حکاکی جدید از دربار ساسانی تخریب شده است، اما هنوز نقشبرجسته ایلامی قابل شناسایی است و باستانشناسان با مقایسه این اثر با نقشبرجسته ایلامی در گورانگون ممسنی، توانستند به قدمت این نقشبرجسته دست پیدا کنند.
نقشبرجسته ایلامی تصویری از خدا و الهه ایران باستان، در حالت نیم رخ و تکیه داده به تخت را نشان میدهد که گروهی آنها را ستایش میکنند. اطراف الهه را مارهایی در بر گرفتهاند که هنوز بهخوبی رد آنها روی کتیبه دیده میشود. از دیگر نقوش باقی مانده بر این کتیبه میتوان به مردی ریش دار با کلاه گرد و پرستندهای با دامن زنگولهای اشاره کرد. از نشانههای موجود در این نقشبرجسته میتوان نتیجه گرفت که زمان حکاکی آن به دو دوره میرسد که یکی به اواخر هزاره دوم پیش از میلاد و دیگری به حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد باز میگردند. به احتمال زیاد وجود نهر آب و قرار داشتن این منطقه در مسیر عبور و مرور کاروانها، از دلایل اصلی حکاکی این نقشبرجسته در این مکان بودهاند.
نقشبرجسته بهرام دوم
نقش برجسته نبرد بهرام دوم ساسانی در نقش رستم
انقشبرجسته بهرام دوم، بخشی از حکاکی پایین آرامگاه داریوش است. در این قسمت دو نقشبرجسته به چشم میخورد که در هر دو تصاویری از دوره ساسانی نقر شدهاند. این حکاکیها نبرد جنگجویان با اسب را نشان میدهند که فرد پیروز را بهرام دوم ساسانی میدانند. البته از شواهد موجود در عکس بالا میتوان به یقین نتیجه گرفت که این نقشبرجسته متعلق به بهرام دوم باشد، اما در مورد سوار تصویر پایین هنوز اطمینان وجود ندارد.
نقش بهرام را در این تصویر به کمک دو بال گشوده از تاج آن میتوان تشخیص داد. روی شانههای بهرام در تصویر، دو گوی پادشاهی حک کردهاند. لباس و مشخصات ظاهری بهرام در عکس بهطور کامل با مشخصات پادشاهان ساسانی مطابقت میکند. با وجود مشخصات ظاهری ویژه شخص مغلوب در تصویر، اما هنوز به هویت او پی نبردهاند. قدمت این سنگنوشته به سال ۲۸۵ میلادی میرسد.
در نقشبرجسته پایینی گرچه شباهتهای زیادی با تصویر بالا میتوان دید، اما جنگنده پیروز در این تصویر برعکس نقش بالای آن تاج پادشاهی ندارد و تصویر سر آن بهصورت سر حیوان است. در زمان ساسانیان این سبک حکاکی را برای شاهزادگان درجه اول انجام میدادند. به همین دلیل در انتساب این تصویر به شاهزادگان ساسانی تردیدی نیست، اما هنوز مشخص نیست که این نقشبرجسته به بهرام دوم تعلق دارد یا مربوط به پسر و جانشین او، بهرام سوم میشود. زمان خلق این نقشبرجسته نیز بهصورت دقیق مشخص نیست، اما زمان تراشیدن آن با نقش بالایی فاصله چندانی نداشته است.
نقشبرجسته شاپور اول
نقش برجسته پیروزی شاپور اول در نقش رستم
شاپور اول فرزند اردشیر بود و تصویر او با تاج گنبدی شکل اردشیر در سه مکان وجود دارد. اولی روی نقش سلماس در آذربایجان، دومی در نقش رستم فارس و تصویر سوم روی گل سینه گوهر است که امروزه از آن در گنجینه نشانهای کتابخانه ملی فرانسه نگهداری میشود.
شاپور در دوران پادشاهیاش تاثیر قابلتوجهی بر گسترش مرزهای حکومت ساسانی گذاشت. یکی از مهمترین دستاوردهای شاپور در زمان پادشاهیاش غلبه بر امپراتوری والرین روم بوده است. به دستور شاپور، شرح پیروزیهای سپاهش را بر نقشبرجستهها و کتیبههای کعبه زرتشت نقر کردند.
نقشبرجسته شاپور در نقش رستم را در ۱۰ متری شرق آرامگاه داریوش حفر کردهاند. شناسایی تصویر شاپور در این نقشبرجسته از روی تصویر سکههای باقی مانده از دوران پادشاهی او و مجسمهاش در غار شاپور کازرون صورت گرفته است. تصویر شاپور در این سنگ بسیار برجسته حکاکی شده و مو و ریش آشفتهای دارد. سایر نشانههای ظاهری پادشاهان ساسانی نیز در این تصویر دیده میشود.
نقشبرجسته شاپور شرح پیروزی ساسانیان بر امپراتوری روم است و به همین جهت اهمیت تاریخی بالایی دارد
در این نقشبرجسته، شاپور سوار بر اسب است و تاجی کنگرهای بر سر دارد. سه پادشاه روم بههمراه اطرافیانشان در این تصویر رو به شاپور کرنش میکنند و فیلیپ در مقبل شاپور زانو زده، گردیانوس به زیر پای اسب شاپور افتاده و والرین در کنار اسب ایستاده است. در این تصویر شاپور مچ دست واالرین را گرفته است که نشان از جنگ تن به تن این دو پادشاه دارد. هویت پادشاهان روم در این نقشبرجسته را از روی متن کتیبه حکاکی شده بر کعبه زرتشت و تصاویر آنها بر سکههای باقی مانده از دوران حکومتشان به دست آوردهاند. در حقیقت حفر این نقشبرجسته توسط شاپور برای نشان دادن اهمیت پیروزی ساسانیان در جنگ با رومیان صورت گرفت.
نقشبرجسته شاپور بدون شک یکی از زیباترین سنگ تراشههای باستانی در جهان است و بهدلیل شهرت شاپور یکم ساسانی در تاریخ ایران باستان نیز، این نقشبرجسته مورد توجه تاریخشناسان درسراسر جهان قرار میگیرد. تاریخ تراشیده شدن این اثر به حدود سال ۲۶۲ میلادی باز میگردد و این اثر از مهمترین سندهای افتخار دولت ساسانی در جهان به شمار میرود.
نقشبرجسته نرسی
نقش برجسته نرسی در نقش رستم
نرسی فرزند شاپور یکم ساسانی، برادر بهرام اول و عموی بهرام دوم بود. پس از مرگ بهرام دوم در سال ۲۹۳ میلادی، پسرش با لقب بهرام سوم به تخت شاهی نشست، اما تعدادی از بزرگان ساسانی در کردستان به پیشواز سپاه نرسی رفتند و او را پادشاه ایرانزمین خواندند. سپس نرسی به ایرانشهر آمد و تاجگذاری کرد. از شیوه به قدرت رسیدن و سرانجام بهرام سوم اطلاعات تاریخی وجود ندارد.
نقشبرجسته نرسی در نزدیکی آرامگاه داریوش اول، تصویر تاجگذاری نرسی را نشان میدهد. در این نقش، آناهیتا حلقه پادشاهی را به نرسی میدهد. تصویر مرد حکاکی شده پشت نرسی را بهدلیل شکل کلاهی که بر سر دارد، به ولیعهد نرسی، هرمزد دوم منتسب میدانند. نرسی در این تصویر تاج و کلاه بزرگ پادشاهی بر سر دارد که نمونه آن در تصاویر پادشاهان هخامنشی نیز دیده میشود. مانند دیگر پادشاهان ساسانی، نرسی نیز در این تصویر لباسی فاخر با تزیینات زیاد پوشیده است و گردنبند حلقهای و ریش و موی بلند و آشفته دارد. میان الهه و شاه نیز جوانی ایستاده است که تصور میشود ولیعهد یا نوه نرسی باشد. این نقشبرجسته کامل نیست و به نظر میرسد با مرگ زودهنگام نرسی، آن را رها کردهاند. به همین دلیل تاریخ حکاکی این نقشبرجسته را در حدود سال ۳۰۰ میلادی تخمین میزنند.
نقشبرجسته اردشیر بابکان
نقش برجسته اردشیر بابکان در نقش رستم فارس
نقشبرجسته اردشیر بابکان در گوشه شرقی محوطه نقش رستم حکاکی شده و در طول سالیان دراز نسبت به دیگر نقشبرجستههای این مجموعه آسیب کمتری دیده است. دلیل فاصله این نقشبرجسته از دیگرنقوش موجود در نقش رستم معلوم نیست، اما با توجه به موقعیت جغرافیایی این منطقه امکان وجود چشمه زیر این نقشبرجسته وجود داشته است و از آن جا که آب از عناصر مقدس برای ایرانیان باستان بوده، این منطقه برای حفر نقشبرجسته موقعیت مناسبی داشته است. این حالت در نقشبرجستههای مناطق دیگر نیز مانند فیروز آباد فارس، دیده میشود.
در نقشبرجسته اردشیر بابکان نیمرخ چپ اهورامزدا و نیمرخ راست اردشیر روبهروی هم و سوار بر اسب دیده میشود و اهورامزدا اردشیر را به شاهی منسوب میکند. زیر پای اسب اردشیر، پیکر اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی دیده میشود. بر سر اردشیر کلاهی گنبدی با نوارهایی بلند تا پشت شاه قرار دارد. نشانههای پوشش شاهان ساسانی در این نقشبرجسته به وضوح وجود دارند. ریش اردشیر حالت حلقه حلقه دارد، که در سایر نقشبرجستههای شاهان ساسانی نیز این حالت دیده میشود. بر گردن اردشیر گردنبندی قرار دارد که در حلقههای آویخته آن، سر شیر را حکاکی کردهاند.
اسبهای این نقشبرجسته نیز با هیبتهای کوچک تزیینات ظریفی دارند. در حلقههای تسمه اسب اردشیر نیز نقشبرجسته سر شیر و در حلقههای تسمه پشت اسب اهورامزدا گل حکاکی کردهاند. کاکل و یال اسبها را نیز به زیبایی آراستهاند. بر سینه اسب اردشیر کتیبهای به سه زبان یونانی، پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی نقر شده است که در آنها به نام اردشیر شاه اشاره کردهاند. بر سینه اسب اهورامزدا نیز به سه زبان نام اهورامزدا را آوردهاند.
نقشبرجسته اردشیر بابکان در انتهای شرقی محوطه نقش رستم قرار گرفته و نسبت به دیگر نقشبرجستهها آسیب کمتری دیده است.
در نقشبرجسته اردشیر بابکان، جوانی پشت اردشیر ایستاده است که کلاهی گرد با پوشش روی گوش دارد و روی آن نقشی شبیه دو برگ به هم چسبیده را تراشیدهاند. این علامت در حجاریهایی در فیروز آباد و نقش رجب نیز دیده میشود، اما هنوز هویت این شخص برای محققان معلوم نیست.
زیر پای اسب اردشیر پیکر اردوان پنجم با لباس و هیبت پادشاهی و زیر پای اسب اهورامزدا تصویر اهریمن به چشم میخورد. دور گردن و اطراف سر اهریمن را مارها احاطه کردهاند و ظاهری آشفته و نامرتب دارد. سبک حفاری و تزیینات این نقشبرجسته و عناصر استفاده شده در آن شباهت زیادی به نمونههای مشابه آن از زمان هخامنشیان دارد، اما دقت در جزئیات آن تفاوتهای میان این دو دوره را آشکار میکند.
نقشبرجسته اردشیر در فاصله دو متری از زمین قرار دارد و ابعاد آن در حدود ۶ متر و نیم در دو متر و نیم است. از زمان دقیق ساخت این اثر اطلاع دقیقی وجود ندارد، اما ظرافت بالا و پیچیدگیهای تراش در قسمتهای مختلف این نقشبرجسته، ساخت آن را در سالهای آغازین پادشاهی اردشیر رد میکند. از طرفی شاپور پسر اردشیر که در سالهای آخر پادشاهی اردشیر همواره او را همراهی میکرد، دراین نقشبرجسته دیده نمیشود؛ ازاینرو باستانشناسان تاریخ حکاکی این نقشبرجسته را در حدود سال ۲۳۵ میلادی تخمین میزنند.
سنگ نبشته آرامی روی آرامگاه داریوش اول
کتیبه آرامی بر سر در مقبره داریوش اول در نقش رستم
پایین آرامگاه داریوش هخامنشی، کتیبهای ۲۵ سطری به چشم میخورد که تا مدتها باستانشناسان فکر میکردند متن روی آن با متن ایلامی روی مقبره داریوش یکسان است. در سال ۱۹۲۳ میلادی باستانشناسان خارجی دریافتند که این کتیبه متنی متفاوت از سنگنوشته روی آرامگاه داریوش است. در بخشی از این کتیبه نام اردشیر ذکر شده است؛ البته در مورد زمان حکاکی این کتیبه اختلاف نظرهایی وجود دارد. از طرف دیگر کشف کلمات ناقص روی این کتیبه باعث به وجود آمدن شبهه در زمان حکاکی این اثر شده است.
گرچه تا به امروز تلاشهای مورخان برای خوانش این کتیبه به نتیجه نرسیده است، با توجه به مشخص بودن چند کلمه در آن و بررسیهای باستانشناسی، تاریخ حکاکی آن را در حدود سالهای ۳۱۲ تا ۳۰۵ پیش از میلاد میدانند. از جزئیات دیگر این کتیبه هیچ اطلاعی در دست نیست و معلوم نیست که این کتیبه را به دستور چه کسی و چرا نقر کردهاند؛ اما این کتیبه را میتوان آخرین اثر در نقش رستم پیش از ساسانیان دانست. پس از آن در حدود ۵۰۰ سال اثری در محوطه نقش رستم ثبت نشده، تا زمانی که پادشاهان ساسانی شروع به ثبت شرح پیروزیهایشان در نقشبرجستهها کردند.
نقشبرجسته هرمز دوم
نقش برجسته هرمز دوم در نقش رستم
در قسمت پایین آرامگاه اردشیر یکم دو نقشبرجسته دیده میشود. این نقشبرجستهها شرح جنگاوری دو تن از پادشاهان ساسانی را شرح میدهند. در نقشبرجسته اول تصویر آذر نرسه پسر نرسی و نوه شاپور یکم را حک کردهاند و در نقشبرجسته دیگر نبرد هرمز دوم را به تصویر کشیدهاند. در هر دو نقشبرجسته پادشاهان ساسانی مشغول جنگاوری و شکست دشمن هستند.
بخشهای زیادی از نقشبرجسته هرمز، آسیب دیده است و چهره و تاج پادشاهی مشخص نیست؛ اما در قسمت جلوی تاج، عقابی مروارید به دهان خودنمایی میکند. هرمز دوم را در این تصویر نیز از روی شواهد موجود از سکهها و ظروف شناسایی کردهاند. لباس و آرایش مو و ریش هرمز دوم در این نقشبرجسته مانند دیگر پادشاهان ساسانی است. ریش هرمز از میان حلقهای گذشته و تزیینات زیادی در اسب و لباس او دیده میشود.
پشت سر هرمز تصویر مردی با لباس جنگی و کلاه خود به چشم میخورد که هویت او معلوم نیست؛ اما از سبک پوشش و زیور آلات لباسش میتوان نتیجه گرفت که از بزرگان یا شاهزادگان دربار ساسانی بوده است. دشمن هرمز در تصویر نیز که با نیزهای در شکم به زیر پای او افتاده است، در روی کلاه نشانههایی دارد که از روی آن حدس و گمانهایی درباره خاندانش به وجود آمده است؛ اما هنوز هویت این تصویر برای مورخان مشخص نیست.
نقشبرجسته هرمز دوم در حدود هشت متر و نیم بلندی و چهار متر پهنا دارد و تا مدتهای زیاد زیر خاک مدفون بوده است. کشف این نقشبرجسته توسط باستانشناس آمریکایی، اشمیت و تفسیر آن نیز توسط باستانشناسان فرانسوی رومن گیرشمن صورت گرفته است. قدمت نقشبرجسته هرمز دوم به حدود سال ۳۰۵ میلادی برمیگردد.
نقش نبشته دار کرتیر
نقش کرتیر در نقش رستم
کرتیر موبدی پر نفوذ در دوره ساسانیان بود که در زمان پادشاهی برجستهترین شاهان ساسانی زندگی میکرد. تصویر کرتیر را در نقشبرجستههای دیگر در فارس نیز حکاکی کردهاند. پشت آرامگاه شاپور، بخشی از کوه را کندهاند و تصویری نیم تنه از کرتیر را در آن تراشیدهاند. در این حکاکی کلاه بلند کرتیر وجه تمایز این تصویر با سایر حکاکیهای انجام شده از کرتیر در فارس است و با همین نشانه نیز شناخته میشود.
در این نقشبرجسته کرتیر انگشت دستش را به نشانه ستایش بهسمت شاپور دراز کرده است. در کتیبه باقی مانده در پایین این نقشبرجسته نام اردشیر به چشم میخورد و بخشهای زیادی از آن ویران شده است؛ اما متن قابل خوانش این کتیبه مضمونی مشابه با کتیبه حکاکی شده روی کعبه زرتشت دارد. زمان حکاکی این نقشبرجسته را مربوط به دوران پادشاهی بهرام دوم در سال ۲۸۰ میلادی میدانند.
کعبه زرتشت نقش رستم
کعبه زرتشت در نقش رستم روبهروی آرامگاه های پادشاهان هخامنشی
کعبه زرتشت بنایی تاریخی در مقابل کوه نقش رستم است و درست مقابل آرامگاه داریوش دوم قرار گرفته است. روایتهای مختلفی درباره کاربری بنای آن در گذشته مطرح میشود. نامگذاری این بنا به نام کعبه زرتشت کاملا جدید است و به حدود ۱۵۰ سال پیش بازمیگردد. برای دلایل انتخاب این نام نیز روایتهای مختلفی وجود دارد که از میان آنها میتوان به مرکز پرستش بودن این بنا در ایران باستان اشاره کرد و چون پیامبر ایرانیان در زمان باستان زرتشت و دین آنها نیز زرتشتی بوده است، این لقب را برای این بنا انتخاب کردند؛ گرچه در اثبات کاربری این بنا بهعنوان مرکز پرستش ایرانیان در گذشته نیز، شبهه وجود دارد. شکل ظاهری بنای کعبه زرتشت نیز با ساختار مکعبیاش، میتواند از دیگر دلایل این نامگذاری باشد.
در گذشتههای دور این بنا را با نام «بن خانه» یا بن خانک میشناختند که بهمعنای خانه اصلی بوده است. در ساخت بن خانه از سنگهای مرمر سفید و بزرگ استفاده کردهاند که به مرور زمان به رنگ تیره و قهوهای در آمده است. میان قطعات بزرگ سنگ مرمر، سنگهای خاکستری و سیاه، طاقچههایی تشکیل دادهاند. اندازه قطعات سنگها متفاوت است؛ اما بزرگ هستند و بدون ملاط روی هم قرار گرفتهاند. در قسمت شمالی بنای کعبه زرتشت یک ردیف پله تعبیه کردهاند. زیر بنا نیز سکویی سه پلهای با قاعده مربع شکل قرار دارد.
در سبک معماری بنای کعبه زرتشت نشانههایی از دوره هخامنشیان به چشم میخورد. شیوه ساخت این بنا تعلق آن را به دوره هخامنشیان مسجل میکند. در مورد کاربری بن خانه در گذشته نظرات مختلفی وجود دارد. بعضی از باستانشناسان بر این عقیدهاند که این بنا در گذشته آتشگاه یا پرستشگاه بوده است. از مهمترین دلایل آن نیز به اشارههایی در کتیبه بیستون درباره بنای پرستشگاه استناد کردهاند. از طرفی این بنا بعد از دوره هخامنشیان نیز حفظ شده و مکانی مهم بوده است که میتوان نتیجه گرفت بن خانه بنایی مقدس بوده است.
کعبه زرتشت نقش رستم در برابر آرامگاه داریوش دوم در منطقه نقش رستم
مورخان از دیگر دلایل آتشگاه بودن این مکان در گذشته را سیاهی و دود گرفتگی داخل اتاقک کعبه زرتشت بیان میکنند که البته قابل اعتنا نیست. شباهت این بنا به تصویر حکاکی شده بر سکههای دوران ساسانی و همین طور بنای زندان سلیمان با همین کاربری، نظریه آتشگاه و پرستشگاه بودن کعبه زرتشت را تقویت میکنند.
برخی دیگر از مورخان و باستانشناسان بنای کعبه زرتشت را آرامگاه میدانند و شباهتهایی بین این بنا و بنای زندان سلیمان با مقبره کوروش در پاسارگاه مشاهده کردهاند. در ضمن شکل معماری این بنا و ساختار در ورودی تکی و سنگین آن، فرضیه آرامگاه بودن آن را تقویت میکند. گروهی نیز باور دارند که کعبه زرتشت گنج خانه بوده است و در آن از اسناد مهم دولتی و اشیای ارزشمند نگهداری میکردند. برخی از متخصصان نیز با توجه به برجستگیهای روی بنا، آن را در دسته بناهای تقویمی ایران قرار دادهاند و اعتقاد دارند که کعبه زرتشت و دیگر بنای شبیه به آن در محوطه پاسارگاد، برای سنجش زمان کاربری داشته است.
نام کعبه زرتشت قدمت زیادی ندارد و در زمان ایران باستان، این بنا «بن خانه» نامیده میشد.
وجود کتیبهها، تصاویر حکاکی شده، شکل معماری و دستبردهای دورانهای مختلف به بنای کعبه زرتشت، نشاندهنده کاربریهای مختلف این بنا در دورههای مختلف است. بر سه دیوار از بنای کعبه زرتشت کتیبههایی به سه زبان به چشم میخورند. این کتیبهها به دستور شاپور یکم بر دیوارههای این بنا نقر شدهاند. کتیبه یونانی در ۷۰ سطر را بر دیوار جنوبی، کتیبه به زبان پهلوی اشکانی در ۳۰ سطر را بر دیوار غربی و کتیبه به زبان پهلوی ساسانی را بر دیوار شرقی حفاری کردهاند. این کتیبهها از دوران ساسانیان، مهمترین اسناد تاریخی ایران باستان به شمار میروند و در آنها شرحی از جنگها و پیروزیهای شاهپور ساسانی بر امپراتوری روم در زمان پادشاهی والرین، که بزرگترین پیروزی در برابر رومیان تا آن زمان بود و گستره فرمانروایی شاپور را ثبت کردهاند. از مهمترین موارد درج شده در این کتیبه، فهرستی از نام پادشاهان و صاحب منصبان دولت ساسانی است، که هرکدام به شکلی بر شکلگیری دولت قدرتمند ساسانی تاثیرگذار بودهاند. ترجمه و خوانش این کتیبهها توسط مورخان و باستانشناسان خارجی صورت گرفته و نسخههای محدودی از ترجمه این کتیبهها وجود دارد.
عکس های نقش رستم
پرسشهای متداول
نقش رستم کجاست؟
منطقه باستانی نقش رستم در حدود 15 کیلومتری مرودشت و ۱۰ کیلومتری شمال پرسپولیس یا تخت جمشید در استان فارس قرار دارد.
نقش رستم چگونه کشف شد؟
نقش رستم اولین بار در سال ۱۳۰۲ هجری شمسی، برابر با ۱۹۲۳ میلادی، توسط باستانشناس آلمانی کنکاش شد که طی آن بقایایی از برجها و قلعههای دوران ساسانی کشف شدند.
علت نامگذاری منطقه نقش رستم چیست؟
دلیل نامگذاری منطقه نقش رستم به این نام را بر اساس افسانهای قدیمی میدانند. بر اساس این افسانه، این منطقه محل رویارویی رستم و اسفندیار بوده و رستم، قهرمان افسانهای شاهنامه در این منطقه توانسته اسفندیار را شکست دهد.