به گزارش "مرودشت آنلاین" به نقل از مهر، عضو هیئت علمی بخش تاریخ و باستان شناسی دانشگاه شیراز با اشاره به پایان ششمین فصل مشترک کاوشهای باستان شناسی شهر پارسه تخت جمشید و کشف دروازه شهر به خبرنگار مهر گفت: پس از شش سال کاوش باستان شناسی هیئت مشترک ایرانی- ایتالیایی سرانجام با پیدا شدن کتیبه میخی بابلی یکی از مهمترین ابهامهای تاریخی دوره هخامنشی در پارسه تخت جمشید روشن شد.
علیرضا عسکری چاوردی افزود: در این فصل کاوش با کشف کتیبه بابلی مشخص شد که بنای موجود در ویرانه های تل آجری دروازه بوده و در متن کلمه بابلی حک شده در زمینه آجر لعابدار از «دروازه» نام برده است.او با اشاره به اینکه در کاوشهای قبل بخش دیگری از این کتیبه کشف شده، اظهار داشت: در آن کتیبه خط میخی فارسی باستان از کلمه «شارو» به معنی شاه نام برده شده بود.
عضو هیئت علمی بخش تاریخ و باستان شناسی دانشگاه شیراز بیان کرد: بهدلیل اینکه بنای مکشوفه در قرن ششم قبل از میلاد بنا شده، این بنا پس از ویرانی، طی ۲۵ قرن به تلی از آوار هزاران قطعه آجر تبدیل شده، طی این سدهها کتیبه هایی که در راهروی مرکزی این بنا وجود داشته فروریخته و در آوار ساختمان پراکنده شده از این رو مهمترین کشف در این فصل کاوش، شناخت آجر نبشته لعابداری است که کلمه دروازه در آن ذکر شده است.
او گفت: تخت جمشید در سال ۵۲۱ پیش از میلاد در روزگار داریوش هخامنشی بنا نهاده شد و تا پایان حکومت هخامنشیان در سال۳۳۱ پیش از میلاد به عنوان مهمترین پایتخت سیاسی و مذهبی هخامنشیان مورد استفاده قرار گرفت.
عسکری ادامه داد: چشم انداز تختگاهی که کاخهای هخامنشی روی آن بنا شده، با شناسایی بیش از ۱۰۰ اثر و بنای باستانی بزرگ در پیرامون تختگاه همواره منظری شهری را برای کاخهای هخامنشی قابل تصور ساخته، بناهایی که در محدودهای به وسعت ۶۰۰ هکتار در محدودهای بنام عرصه و حریم تخت جمشید پراکندهاند و حدفاصل فضاهای خالی بین این آثار را پردیسهایی فرا میگرفته است.
او اظهار داشت: باستانشناسان از حدود ۱۰۰ سال پیش تا به امروز درپی شناخت کارکرد این آثار باستانی واقع در حریم تخت جمشید هستند و تلاش دارند تا تحلیلی فضایی از انسجام و ارتباط معنایی در مفهوم شهر برای کاخهای تختگاه و بناهای وابسته به آنها در دشت را پیدا کنند.
تصور میشود که ناحیه باغ فیروزی به طور کامل بخشی از شهری است که به اقامتگاه سلطنتی در تختجمشید مرتبط بوده است عسکری یکی از مهمترین بخشهای واقع در حریم تختجمشید را بخش شمال غربی تختگاه عنوان کرد و افزود: این بخش که به مجموعه فیروزی معروف است و مطالعات هیات باستان شناسی در سالهای اخیر بر آن قسمت متمرکز شده، جایی است که امروزه ویرانههای بنائی معروف به تل آجری در آنجا کاوش میشود.
او با اشاره به اینکه مطالعه جامع تل آجری واقع در سه کیلومتری شمال غربی تختگاه تخت جمشید را باید در چارچوب کلی تحقیقات پیشین شهر پارسه مورد بررسی قرار داد، بیان کرد: ما نیز همانند برخی از محققان پیشین تصور میکنیم که ناحیه باغ فیروزی به طور کامل بخشی از شهری است که به اقامتگاه سلطنتی در تختجمشید مرتبط بوده است.
عضو هیئت علمی بخش تاریخ و باستان شناسی دانشگاه شیراز گفت: بقایای استقرار هخامنشی در نزدیکی روستای فیروزی به مرور توسط باستان شناسانی مورد توجه قرار گرفت و نواحی اطراف تختگاه به منظور مکانیابی جایگاه مقدس سلطنتی درون محدوده وسیعتر شهر بررسی میشد.
او بیان کرد: در این فصل بر اساس نتایج کاوش، نقشه و ساختار بنای تل آجری بر اساس بخشهای مشخص شده در کاوش و همچنین نتایج بهدست آمده از بررسی ژئوفیزیک، ژئو مغناطیس و الکتریسته بازسازی شد و بر اساس اطلاعاتی مقدماتی بهدست آمده ازکاوش به این نتیجه رسیدیم که پلان این ساختمان تقریبا با جهات اصلی جغرافیایی غرب، شمال غرب- شرق، جنوب شرق و شمال، شمال شرق – جنوب و جنوب غرب انطباق دارد.
عسکری افزود: این ساختمان بنای چهارگوش است که ابعاد هر ضلع آن حدود ۴۰ متر در محور شمالی جنوبی و ۳۰ متر در محور شرقی – غربی بوده و دیوارهای قطور این ساختمان به ضخامت حدود ۱۰ تا ۱۲ متر، دور تا دور اتاقی مستطیل شکل به ابعاد ۴۰ متر مربع در مرکز مجموعه فرا می گرفته که این اتاق مرکزی با راهرویی به عرض پنج متر در دو ضلع جنوب شرقی و شمال غربی به بیرون باز میشده است.
او با اشاره به اینکه چشم انداز بنای تل آجری در این فصل از کاوش با شناسایی سازههای معماری یک بنای بزرگ با نام و نشان کتیبهای که از دروازه نام میبرد روشن شد، اظهار داشت: محور ارتباطی این دروازه در فاصله ۱۰۰ متری جنوب آن یعنی در محوطه تل فیروزی ۵ کشف شد که در آنجا کاخی بزرگ به ابعاد ۵۵ در ۶۰ متر وجود دارد.
عضو هیئت علمی بخش تاریخ و باستان شناسی دانشگاه شیراز گفت: محدوده بین دروازه تل آجری و کاخ کشف شده اخیر را پردیسهایی فرا گرفته که امروزه بخشی از سازههای آبرسانی این پردیس در محل وجود دارد و اطلاعات بررسی ژئوفیزیک وجود باغها و سیستمهای آبرسانی این قسمت را مشخص کرده است.
کشف ۱۹۰۰ قطعه اجر لعابدار رنگین در منطقه تل آجری
او با اشاره به اینکه در این فصل کاوش تعداد یک هزار و ۹۰۰ قطعه آجر لعابدار رنگین از این بنا بهدست آمد، گفت: بخش عمده ای از این آجرهای لعاب دار مزیّن به انواع نقوش ترکیبی حیوانات بالدار هستند و تصاویر برجسته موجود در این آجرهای لعابدار در بیشتر موارد تصاویر ترکیبی از حیوانات اسطوره ای ایران باستان در سبک و سنّت هنر جنوب غرب ایران شوش و بین النهرین در هزاره اول ق.م است.
عسکری افزود: تمام بدنه بیرونی و راهروی بزرگ بنای دروازه این بخش از شهر پارسه به آجرهای لعابدار رنگین مزیّن بوده و در ساخت این دروازه هزاران قطعه آجر هر کدام به ابعاد ۳۳ در ۳۳ به ضخامت ۱۱ سانتی متر بکار رفته است.
او با اشاره به اینکه این بنای بزرگ پس از دوره هخامنشی به تلی از خاک تبدیل شده به گونهای که امروزه ساکنان محلی آن را تل آجری نام نهادهاند، گفت: با توجه به وجود ۱۲ بنای باستانی دوره هخامنشی در این بخش از حریم تخت جمشید به احتمال به دلیل وجود شباهت زیاد بین آجرهای لعابدار از بنای دروازه مکشوفه جدید با نقوش اسطورههای بین النهرین و به ویژه دروازه «ایشتار» در بابل بین النهرین و شباهت به پلان کاخ بزرگ مکشوفه در فیروزی ۵، به نظر میرسد این بخش از شهر پارسه در دوره های آغازین عصر هخامنشی واحتمالا در دوره کوروش بزرگ و یا کمبوجیه بنا شده است.
عضو هیئت علمی بخش تاریخ و باستان شناسی دانشگاه شیراز بیان کرد: در امتداد محور بناهای تخت گوهر، کاخها و محوطههای باستانی همجوار آن و پردیسهای محور ارتباطی تختگاه تخت جمشید، این بخش شهر پارسه دارای دروازه بوده البته وجود این دروازه میتواند به تبع وجود دروازههای آغازین عصر هخامنشی در بابل (۵۸۰ ق.م) و پاسارگاد(۵۵۹-۵۲۹ ق.م)، با اتکاء به نتیجه تاریخ گذاری مطلق کربن ۱۴، روند تاریخی بنا بدین گونه مطرح شود که با کشف این دروازه، خلاء تاریخی شهر پارسه به ویژه در دوره کوروش(۵۵۹-۵۲۹ پ.م) و کمبوجیه(۵۲۹-۵۲۱ پ.م) پیش از به قدرت رسیدن داریوش در سال ۵۲۱ پیش از میلاد روشن میشود.
او اظهار داشت: برنامه پژوهشی هیات باستان شناسی مشترک ایرانی ایتالیائی به مدت ۵۰ روز در ماههای شهریور، مهر و آبان سال ۱۳۹۴ در محوطه تل آجری به انجام رسید.
عسکری گفت: در این برنامه علاوه بر بهکارگیری روشهای دقیق باستان شناسی و تخصصهای مرتبط نظیر مطالعات آب و هواشناسی کهن، زیست باستانشناسی، استخوان باستانشناسی، از انواع آزمایشها در خصوص مواد آلی، کانی و فنون پیشرفته مطالعات ژئوالکتریک، ژئوفیزیک و نقشهبرداری استفاده شد و تمام یافته و دادههای حاصل از این مطالعات در سیستمهای علمی طبقهبندی و در انواع بانکهای اطلاعاتی مورد استفاده و ارزیابی واقع شد.
او با اشاره به اینکه این پروژه با عنوان «از کاخ تا شهر» یک برنامه پژوهشی چندرشتهای است، اظهار داشت: این رویکرد از سویی با اهمیت محوطه تخت جمشید ارتباط دارد و از سویی دیگر به این حقیقت مربوط است که جنبههای علمی بسیاری در مطالعات تخت جمشید سده ۲۱ باید بهطور جد در نظر گرفته شوند و در چارچوب این طرح به طور قطع بر لزوم همکاری با رشتههای دیگر تاکید شده است.
انجام یک طرح ویژه برای دستیابی به شواهد باستان شناسی جدید در رابطه با استقرارهای هخامنشی در محدوده پیرامونی تختگاه تخت جمشید و در حریم درجه یک تخت جمشید ضرورت داردوی با اشاره به اینکه عظیمترین بنای سنگی ایران که غرب آن را پرسه پلیس به معنی شهر پارسیان میخواندند ناشناخته باقی مانده، افزود: نام پارسه در کتیبه سه زبانی خشایارشاه بر دروازه ورودی تختگاه تختجمشید آورده شده و تختجمشـید نامـی اسـت که در قـرون نخـستین اسـلامی بـدان داده شـده اســـت.
عسکری گفت: بسیاری از مطالعات انجام شده در تخت جمشید تا کنون روی تختگاهی متمرکز بوده که داریوش و جانشینان او برای جشنهای هخامنشی ساخته بودند و با وجود اینکه در منابع تاریخی شهر پارسه شناخته شده بود، اما نحوه استقرار و زندگی روزمره با توجه به آثار باقیمانده تقریبا ناشناخته مانده است.
عضو هیئت علمی بخش تاریخ و باستان شناسی دانشگاه شیراز اظهار داشت: گرچه برخی اطلاعات از فعالیتهای سامنر و تیلیا در جلگه تخت جمشید بهدست آمده اما به منظور بهدست آوردن بینشی جامع در خصوص فعالیت های اقتصادی، اجتماعی فارس دوره هخامنشی انجام یک طرح ویژه جهت دستیابی به شواهد باستان شناسی جدید در رابطه با استقرارهای هخامنشی در محدوده پیرامونی تختگاه تخت جمشید و در حریم درجه یک تخت جمشید ضرورت دارد.
او گفت: انجام این طرح مستلزم رعایت و بکارگیری مطالعات چند رشته ای است که در پژوهش حاضر علاوه بر بکارگیری روش های دقیق باستان شناسی و تخصص های مرتبط نظیر استخوان باستان شناسی، اهمیت این طرح در استفاده از انواع آزمایش ها در خصوص مواد آلی و کانی، مطالعات ژئوالکتریک، ژئوفیزیک، نقشه برداری، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، و بکارگیری نتایج مطالعات در سیستم های اطلاعات جغرافیایی و تشکیل انواع بانک های اطلاعاتی است.