|
سالروز فتح خرمشهر گرامی باد
|
4019
|
:كد |
دوشنبه 3 خرداد 1395 |
|
روز دوشنبه سوم خرداد ماه 61 كسى نبود كه لبخند شادى و سرور بر لب نداشته باشد
|
روز دوشنبه سوم خرداد ماه 61 كسى نبود كه لبخند شادى و سرور بر لب نداشته باشد.
كسى نبود كه شورو شوق تمام وجودش را فرانگرفته باشد.
كسى نبود كه اشك اشتياق از ديدگان جارى نسازد و كسى نبود كهخداوند قادر متعال را شكر نگويد؛ چرا كه در چنين روزى فتحى عظيم نصيب لشگريان توحيد شده بود و آن،فتح خرمشهر بود.
سوّمين مرحله عمليات پيروز بيتالمقدس به قصد آزادسازى خرمشهر آغاز گشت.
اين عمليات كه با رمز »يامحمد بن عبداللَّه« شروع شد در مراحل اوليه، با تصرف پايگاه مرزى كوشك همراه بود، همچنين ضرباتسخت و هولناكى بر تيپهاى 9 و 238 گارد مرزى دشمن وارد آمد و تعداد كثيرى از مزدوران بعثى به اسارتلشكريان جبهه توحيد در آمدند كه در ميان آنها افسران عاليرتبه رژيم بعثى نيز به چشم مىخوردند.
بهدنبال اين پيروزىهاى بزرگ بود كه خاكريزهاى دشمن يكى پس از ديگرى به تصرف قواى اسلام درآمد وفرماندهان مزدور عراقى در اوج وحشت و هراس، پى در پى فرمان عقب نشينى صادر كردند.
در ساعت شش و پانزده دقيقه بامداد روز يكشنبه، دوم خرداد ماه سال 61، سپاهيان اسلام خرمشهر را بهمحاصره خويش درآوردند و دشمن زبون را كه راهى جز فرار نداشت با بلندگو دعوت به تسليم كردند. تإے؛ّّساعت نُه بامداد بيش از پنج هزار نفر از قواى كفر به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند.
روز دوشنبه قواى كفر به قصد بازپس گيرى مناطق آزاد شده اقدام به پاتك نمود كه با هوشيارى دلاوراناسلام اين پاتك دفع گرديد و تعداد زيادى از قواى صدام كافر كشته و زخمى و بيش از سه هزار نفر ديگر بهاسارت در آمدند.
الطاف خداوند قادر، پى در پى رزمندگان خداجوى اسلام را فرا مىگيرد و اين امدادهاى الهى لحظه به لحظه برپيشروىها مىافزايد تا اينكه سرانجام پس ازمدتها انتظار، در اوج بهت و ناباورى و سرگيجه دشمنانخونخوار اسلام و در كمال اميدوارى مؤمنان به رحمت پروردگار رحيم، خرمشهر آزاد مىشود.
يكى ازكسانى كه از نزديك شاهد مراحل مختلف فتح و پيروزى لشكريان حق بوده، در قسمتى از خاطراتشلحظات پيشروى و فتح و ظفر را اينگونه توصيف مىكند:
»تدارك آزادى خرمشهر از عمليات بيتالمقدس پىريزى شده بود، اين عمليات ترس و وحشت عجيبى بر دلعراقىها افكنده بود.
با وجودى كه دشمن براى نگهدارى خرمشهر مرتب دست به ضد حمله مىزد، ولى اينضد حملهها در اراده پولادين رزمندگان اسلام هيچگونه خللى بوجود نياورده و دشمن زبون در هر ضد حملهبا تعداد زيادى كشته و مجروح و از دست دادن مقاديرى مهمات و سلاح به عقب مىنشست.
واحد آر - پى - جى 7 سپاهيان اسلام امان دشمن را بريده بود.
در آن روزها همه چيز حكايت از پيروزى بزرگمىكرد.
طوفان شوق سراپاى وجود همه رزمندگان را فرا گرفته بود.
هيچ نيرويى قادر نبود در مقابل ايننيروى الهى ايستادگى كند.
روزها بهسرعت مىگذشتند و فاصله رزمندگان اسلام لحظه به لحظه به خرمشهر كمتر مىشد.
مزدوران بعثىمىخواستند به هر نحو شده خرمشهر را از دست ندهند، چون كه مىدانستند خرمشهر تعيين كنندهسرنوشت جنگ است، به همين دليل در اطراف شهر خاكريزهايى به ارتفاع چند متر احداث كرده بودند وصدام بهترين نفرات خود را به خرمشهر فرستاده بود.
عراق فكر مىكرد با مقاومت، كارى از دستش ساخته است.
فرماندهان عراقى مرتب سربازان را تهديدمىكردند كه در شهر بمانند، ولى ساعت به ساعت فشار رزمندگان اسلام بر روى مزدوران بيشتر مىشد.
لشكريان اسلام قبل از ورود به خرمشهر، شهرك ولىعصر را كه پس از ورود قواى كفر به مرز شلمچه محلاستراحت آنان شده بود از لوث وجود صداميان كثيف پاكسازى كردند و اين شهرك عربنشين را از دستدشمن خارج ساختند.
نزديكىهاى ظهر، نيروهاى اسلام دسته دسته از شمال شهر وارد خرمشهر شدند و از فلكه راه آهن پا به داخلشهر گذاشتند.
جنگ خيابانى و تن به تن آغاز گشت.
عدهاى از مزدوران هنوز در محوطه بندر و گمرك دفاع مىكردند، اما درعرض كمتر از چند ساعت فلكه راه آهن و محوطههاى اطراف كلاً آزاد شد.
همان فلكهاى كه روزهاى اول مهرماه59 جوانان خرمشهرى در آنجا با كوكتل مولوتف جلوى تانكهاى عراق ايستاده بودند، ولى اين دفعه وضعفرق مىكرد، اين دفعه لشكر پيروز و ظفرمند، دلاوران اسلام بودند.
اين دفعه لشكريان اسلام با رشادت خوددرسى به صداميان دادند كه هيچوقت خيال تجاوز به ميهن اسلامى ايران به سرشان نزند.
يكى از هليكوپترهاى عراقى كه آمده بود از محوطه بندر، فرماندهان عراقى را فرارى دهد، در اثر شليكگلولههاى سلحشوران ايرانى در محوطه بندر سقوط كرد و عدهاى از مزدوران از ترس، خود را به آب انداختهبودند تا از طريق شط به آن سوى مرز فرار كنند.
در بعد از ظهر دوشنبه 3 خرداد ماه، دلاوران اسلام از مسجد جامع خرمشهر صداى اللَّه اكبر را به گوشرسانيدند.
از فراز مناره مسجد صداى اذان به آن سوى شهر مىرفت و شهرى كه 19 ماه در اسارت بود اكنونسرود آزادى مىخواند و فرزندانش را پس از مدتها دورى در دل خود جاى مىداد و اشك شوق مىريخت. دشمنان اسلام و انقلاب با تكيه به محاسبات غلط مادى و غفلت و فراموشى از ماوراى ماده، شهر خرمشهر رافتح ناشدنى مىدانستند و مغزهاى كثيفشان جز ذلت و شكست را براى قواى اسلام تخمين نمىزد، ليكن بارديگر دست پرمهر و تواناى حضرت حق بر سر اين ملّت خداجو قرار گرفت، و همه مخالفان و دشمنان اسلام درسراسر جهان را از بهت و سرگيجه انگشت به دهان ساخت.
امام خمينى1 درباره توجه خاص حضرت حق در فتح خرمشهر و ارتباط اين مسأله با جهان ماوراء الطبيعهچنين فرمودند:
»فتح خرمشهر، يك مسأله عادى نبود، اينكه پانزده الى بيست هزار نفر به صف براى اسارت بيايند و تسليمشوند، مسأله عادى نيست، بلكه مافوق طبيعت است«.
فتح خرمشهر آنچنان عظيم و سترگ بود كه دستگاههاى تبليغاتى و خبرپراكنى استكبار جهانى را كه هميشهپيروزيهاى قواى اسلام را ناچيز و وارونه جلوه مىدادند، مجبور ساخت تا به اين فتح و ظفر بزرگ اعترافنمايند و به نوحهسرايى براى رژيم عفلقى عراق بپردازند.
مطبوعات آمريكا اعتراف كردند كه:
»پس از برترى ايران، سران نظامى عراق كه از قدرت تهاجمى نيروهاى ايرانى حيرت زده شده بودند، پس ازهر حمله ايران بشدت شكست خورده و عقبنشينى كردند«.
و نيز اعتراف كردند كه:
»آمريكا شكست عراق توسط ايران را خطرى بزرگ تلقى مىكند.
مقامات دولت ريگان گفتند: انهدام نيروهاىعراقى توسط ايران، براى منافع غرب موقعيتى خطرناك بوجود مىآورد«.
فايننشال تايمز نوشت:
»سقوط خرمشهر و اسارت هزاران سرباز عراقى را فقط مىتوان يك شكست فاجعهآميز دانست، و تحقيرناشى از آن را ارتش بعث عراق نمىتواند فراموش كند.
ارتش عراق توانست خرمشهر را پس از يك ماه جنگ شديد و تحمل تلفات سنگين به تصرف خود درآورد، درحالى كه ايرانيان پس از يك حمله كه كمتر از دو روز بطول انجاميد آن را بازپس گرفتند و اين عمل علاوه بريك ضربه استراتژيك، از نظر روانى ضربه عظيمى به ارتش عراق وارد كرد.
«
اهميت فتح خرمشهر
فتح خرمشهر از دو جهت حائز اهميتى خاص بود:
جهت اول اينكه:
با اين پيروزى بزرگ، جنگ وارد مرحله نوينى شد و قواى اسلام با تهاجمات كوبنده خودمرحله به مرحله پيروزيهاى تازهاى را به ملت مسلمان ايران و همه ملتهاى مسلمانى كه عاشق و شيفتهانقلاب اسلامى هستند و چشم اميد به اين نهضت الهى دوختهاند، هديه كرد.
باز شدن بابى جديد بر روى سلحشوران ايران و حملات برقآسا و دلاورانه آنها بود كه دشمن زبون راديوانهوار به استفاده از سلاحهاى شيميايى مجبور نمود.
دشمن مىدانست كه اين مرحله از جنگ با مراحلپيشين، تفاوتى فاحش دارد و يورشهاى سهمگين و بىباكانه لشكريان اسلام را هيچ چيز پاسخگو نيست.
ايندرماندگى و بيچارگى باعث شد تا دشمن به سلاحهاى شيميايى پناه ببرد، و چيزى نگذشت كه اين سلاح نيزكهنه شد و راهى براى رهايى خصم از دام مرگ و ذلت نگشود.
جهت دوم اينكه:
اين فتح عظيم باعث گشت آمريكاى جهانخوار و ساير قدرتهاى استعمارى حساب كار خود رابكنند و از موضع تهاجم و حمله، به موضع دفاع بيفتند.
پيش از اين چنين مىپنداشتند كه نه تنها عراق بهعنوان ژاندارم منطقه سرگرم نوكرى و خدمتگزارى آنها خواهد بود، بلكه با پيروزى اين رژيم دست نشاندهبر ايران، ژاندارم اصلى منطقه كه در اثر انقلاب اسلامى از دست رفته بود، ديگر بار احيا و ابقا خواهد شد.
ليكن پس از فتح خرمشهر، نه تنها انديشه تصرف ايران از سر آنان پريد، كه هول و وحشت سقوط رژيمدست نشانده صدام هم سراپاى وجود ناپاكشان را فراگرفت و آنان را وادار كرد كه خود را به جهد و تلاش وتكاپو بيندازند تا شايد صدام را از سقوط نجات دهند.
روزنامه فرانسوى ليبراسيون در اين باره نوشت:
»پس از بازپس گيرى خرمشهر توسط ايرانيان، بلافاصله آمريكا و اروپا و برخى از كشورهاى منطقه خليجفارس، ابتكارات متعددى را براى پايان دادن به اين جنگ به كار گرفتند تا به اين ترتيب از سقوط صدامجلوگيرى كنند«.
حضرتامامخمينى(ره) درفرازى ازپيامشان درخصوص آزادىخرمشهرچنينفرمودند:
». اينجانب با يقين به آنكه:
»ما النصر اِلاّ من عنداللَّه« از فرزندان اسلام و قواى مسلح، كه دست قدرت حق ازآستين آنان بيرون آمده، و كشور امام زمان -عج- را از چنگ گرگان آدم خوار، كه آلتهايى در دست ابرقدرتان،خصوصاً آمريكاى جهانخوارند، بيرون آورد و نداى اللَّه اكبر را برفراز آن شهر خرم كه با دست پليدجنايتكاران غرب به خون كشيده شد و خونين شهر نام گرفت، تشكر مىكنم؛ و آنان فوق تشكر من و امثال منهستند.
آنان به يقين مورد تقدير ناجى بشريت و برپا كننده عدل الهى در سراسر گيتى مىباشند.
|
نظرات بینندگان |
|
ارسال نظرات |
|
|
|
+تبلیعات در سایت مرودشت آنلاین با تعرفه های استثنائی - 09394084008
|