خیلی از آدمها رویای کارآفرین شدن و راهانداختن یه کسبوکار کوچیک یا بزرگ دارن، اما اغلب این رویای اونها به واقعیت نمیپیونده، چون ترس همراه این رویا و ناتوانیها اونها در غلبه بر این ترس، فلجشون میکنه. مهم نیست که ایدهای که در سرته چقدر درخشان و عالیه، تا وقتی که شجاعت غلبه بر این شش ترس رو پیدا نکنی، ارزش خاصی نداره:
۱. ترس از خطر کردن و شکست
اگر دلت میخواد که بتونی کار مهمی انجام بدی، باید با ترس از ریسک و شکست کنار بیای.
اساسا برای کارآفرین امکان نداره که بدون خطر کردن بتونه خرجش رو در بیاره.
با ریسک کردنه که آدم به ثمره و پاداش بزرگتری میرسه. خیلیها ریسک رو یه چیز منفی میدونن، ولی خطر چیزیه که باید به استقبالش رفت. به جای فرار و مخفی شدن، باید خطر رو درک کنی تا بتونی گامهایی برداری که از کنارش عبور کنی.
البته که ریسک کردن ممکنه شکست هم همراهش داشته باشه، اما احتمال شکست یعنی فرصت موفقیت! و تا زمانی که این احتمال رو نپذیری که ممکنه شکست بخوری، فرصت موفق شدن به خودت نخواهی داد.
۲. ترس از حرف اطرافیان
ما در دنیایی زندگی میکنیم که خیلیها از دیدن شکست دیگران بیشتر لذت میبرن تا از دیدن موفقیتشون. ترس از اینکه دیگران منتظر زمین خوردنت هستن گاهی گامهای تو رو لرزان میکنه.
کارآفرین با انتقادهای زیادی از دوستان و نزدیکانش روبرو میشه، پس خیلی مهمه که به خودت و چیزی که میخوای به دست بیاری ایمان داشته باشی، وگرنه شانسی برای کارآفرین بودن نداری.
۳. ترس از تصمیم اشتباه
یکی از ترسهای رایج که جلوی خیلی از کارآفرینهای بالقوه رو میگیره، اینه که میترسن تصمیم اشتباه بگیرن.
آدمهایی که رویای کارآفرینی دارن معمولا خودشون یه کار تمام-وقت هم دارن، اما همیشه دلشون میخواسته برای خودشون کار کنن. خیلیها میترسن که اگر شغلشون رو رها کنن و در راه آیندهای نامطمئن قدم بذارن، بعدها پشیمون بشن.
اگر این فکر اذیتت میکنه که شاید جدا کردن راهت و مستقل کار کردن تصمیم اشتباهیه، برای اینکه دلت قرصتر بشه میشه کارهایی کرد. دربارهٔ قابلیت سوددهی ایدهات در بازار تحقیق کن، با مربیها و کارآفرینهای موفق مشورت کن، محصولت رو در گروههای متمرکز آزمایش کن و طرح کسبوکارت رو طوری بریز که بیشترین شانس موفقیت رو داشته باشی.
۴. ترس از بیتجربگی و بیتخصصی
ترس از نداشتن دانش و سواد یا تجربه کافی برای یه کارآفرینی که تازه بار اولش هم هست، خیلی طبیعیه. خیلیها به ردیف آدمهای موفق با رزومههای پر و پیمانشون نگاه میکنن و با خودشون میگن «من نمیتونم!»
ولی میتونی.
ریچارد برانسون یکی از معروفترین کارآفرینهای دنیا میگه: «بهترین راه یاد گرفتن چیزی، انجام دادنشه.»
خیلی از موفقترین کارآفرینهای دنیا در تحصیلاتشون به مشکل خوردن. دانش دانشگاهی و رسمی پیشنیاز راه انداختن یه کسبوکار نیست، پس چرا به خاطر اینکه مدرک نداری خودت رو محدود کنی؟ شانست رو امتحان کن! اگر به کارت اشتیاق و علاقه داشته باشی، میتونه بیشتر از هر مدرکی کمکت کنه.
۵. ترس از ورشکستگی
قابل درکه که یه کارآفرین از وضعیت متزلزل مالی بترسه. شجاعت زیاد میخواد که پسانداز و آسایشت رو روی رسیدن به رویات شرط ببندی.
شاخص کسبوکارهای کوچک ولز فارگو/گالوپ نشون میده که بیشتر کسبوکارهای کوچیک در آمریکا با حدود ۱۰ هزار دلار سرمایه از پساندازهای شخصی بنیانگذارهاشون شروع میکنن. وقتی کسبوکار نوپایی داری، دوری از قرضهای سنگین و استفاده کردن از تومن به تومن سرمایهای که داری کمک میکنه از حس ناامنی مالی توی کار و زندگیت کم کنی.
و همینطور اگر با آمادگی به سراغ این کار بری میتونی از وضعیت مالی نامتوزان دور بشی. یه طرح کسبوکار خوب، در کنار گزارش پیشرفت و پیشبینی فروش کمک میکنه نقشهٔ راه کسبوکارت رو پیدا کنی و همیشه در مسیر درست بری.
۶. ترس از اینکه زندگیت رو ببلعه
راه انداختن کسبوکار شخصی وقت و زحمت خیلی زیادی میطلبه، اگر که میخوای موفق باشی. خیلی مهمه که قبل از پا گذاشتن به عرصه کارآفرینی این شرایط رو بدونی و بپذیری.
کسبوکارت به توجه تو نیاز داره و ممکنه وقت زیادی برای خانواده و دوستانت باقی نگذاره. سعی کن بخشهایی از کارت رو پیدا کنی که میشه به دیگران محول کرد و فرایند کسبوکارت رو تا جایی که میتونی ساده و کنترلپذیر کن. این از حجم کارت به اندازهای کم میکنه که بتونی با خانواده و دوستانت وقت بگذرونی.
اگر به فکر این هستی که دل به دریا بزنی و کارآفرینی رو شروع کنی، آمادهٔ کار سخت باش. با تمام توانت به پیش برو و هر فرصتی که گیر آوردی کمی به خودت برس و خودت رو تشویق کن تا روحیهٔ خوبت رو حفظ کنی. به خودت انگیزه بده، و بدون شک کارآفرین موفقی میشی.