جناب آقای دکتر قالیباف
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
با سلام  و احترام ؛

جنابعالی اخیراً و پس از یک سلسله سخنرانی با موضوع حکومت داری، مانیفست سیاست ورزی خود و افق نگاه تان به بایدها و نبایدهای حکمرانی و سیره ی حاکمان درقبال مردم را تحت عنوان با مسمّای "حکمرانی خوب"عرضه داشته اید و بر ضرورت تغییر مشروع و لازم بلافاصله پس از بازگشت آرامش و امنیت به کشور، با این جمله ی کلیدی تاکید نموده اید : "ما باید بنای نو یی را در حکمرانی بنا کنیم."

همین که شخصی در جایگاه جنابعالی از ضرورت ایجاد "تغییر" در شیوه ی حکمرانی _آن هم در برهه ی حساس و شکننده ی کنونی_ سخن می گوید، فی نفسه "ارزش" است و قابل تقدیر .


اما اول باید مشخص گردد آیا گوینده از عمق مفهوم آنچه بر زبان رانده ، مطلع بوده است ؟ و آیا مصمم به گام نهادن در مسیر تحقق "حکمرانی خوب" است؟

همه ی آنهایی که در مقاطع مختلف  روی صندلی حکمرانی نشستند ، کار خود را با این تصور شروع کردند که خوب حکمرانی خوب را سرلوحه ی  کار خود قرار خواهند داد. اما در پایان کارنامه ی قابل قبولی از خود نشان ندادند.


حماسه ی دوم خرداد با وعده ی اصلاحات و "تغییرات" به مردم  آفریده شد، ولی  ۸ سال بعد به تحصن مجلس علیه حاکمیت و پروژه ی خروج از نظام ختم شد‌.کارناوال تبلیغاتی هاشمی پیام اصلی اش تغییر بود ، ولی باز مردم با راًی شگفت انگیز خود ، تغییر واقعی را خواستار شدند. احمدی نژادی که با اعتماد به نفس عجیبی می گفت : "ما می توانیم"، در آخر نتوانست!!!


 در سال ۸۸ شعار انتخاباتی شیخ مهدی کروبی هم "تغییر با فونت درشت" بود، ولی از آراء باطله کمتر راُی آورد! و در سال ۹۲ کسی که با کلیدِ گشودن قفل ها و تغییر آمد، ۸ سال ، تنها کارش،  قفل زدن به کسب و کار و مسکن و معیشت مردم بود. دولت جدید هم که سال اولش را با کارآموزی ریاست سپری کرد.

اما حُسن جنابعالی در این است که می گویید : "ما نتوانستیم".


قدم اول همین است که با نقد واقعی گذشته، حکمرانی نظام را صادقانه و مصفانه آسیب شناسی کرد. که شما می کنید. آنگاه مختصات حکمرانی خوب ، خود بخود، از لابلای تجربیات و آزمون و خطاهای گذشته، در می آید. بطوریکه می توان حتی جزء به جزء آن را برای اطلاع مردم ترسیم نمود.

جنابعالی ارکان "حکمرانی خوب" را : بازگشت به مبانی مکتب امام(ره) یعنی "مردم باوری" و "خدا باوری"  و سه اصل حاکم بر آن "عدالت"، "معنویت"، " عقلانیت" عنوان کرده اید.
درحالی که این مفاهیم به قدری کلی و انتزاعی هستند که به جراُت می توان گفت تمام نظام های سیاسی دنیا می توانند مدعی مردم باوری و خداباوری، عدالت، معنویت و عقلانیت باشند .

جناب آقای قالیباف ؛

جنابعالی ، تنها صاحب منصبی هستید که اکنون بر ضرورت تغییر مشروع و لازم بعد از بازگشت آرامش به کشور صحه گذاشته اید و نظر به اینکه فی الحال به ریاست بر یکی از قوای سه گانه ی کشور تکیه  زده اید ، سخن شما امیدآفرین است.

 خصوصاً اینکه مدعی هستید ایده ی   "حکمرانی نو" محصول اندیشیدن به سخنان رهبری در دیدار ششم شهریور ۱۴۰۰ هیاُت دولت و لبیک شما به فرمایشات ایشان درخصوص ضرورت  بازسازی انقلابی ( البته عقلانی و فکورانه ) در همه ی عرصه های مدیریتی و یک حرکت جهشی و جهادی در همه ی بخش های اداری و بخش های حکمرانی کشور و همچنین در بخش هایی از سبک زندگی عمومی ، نو آوری در شیوه ها و روش ها و کارکردها با حفظ و تقویت اصول و خطوط اساسی انقلاب می باشد.

جنابعالی با ابرار نگرانی و انتقاد جدی از وضعیت حکمرانی در کشور،  بحران اصلی نظام را، بحران حکمرانی می دانید و برای رسیدن به آرمان اصلی، یعنی "دولت اسلامی"، معتقدید "قرن نو در ایران باید همراه با حکمرانی نو شروع شود."

اما آیا می دانید تحقق چنین آرزویی، نیازمند چه مقدمات وامکانات و چه پیش نیازها، پیش رانها و پیش گامهایی‌ است؟

آیا می دانید چه مقاومت سهمگینی و از سوی چه نهادها و جریانهای قدرتمندی در برابر اراده ی شما برای نیل به "حکمرانی خوب" شکل خواهد گرفت؟

آیا می دانید اولین قدم شما در جهت حکمرانی خوب، منافع کلان و عظیم چه اشخاص، گروه ها و باندهایی را در کشور به مخاطره خواهد انداخت.

آیا می دانید اگر بخواهید به قول خودتان قرن نو را با حکمرانی نو و خوب شروع کنید، و به این بوروکراسی به قول خودتان بسیار فشل و سخت و غیرانقلابی پشت پا بزنید،  باید چه ساختارهای پیچیده ی تو در توی چهل ساله ای را که در عمق مناسبات پولی_ مالی، اداری _اجرایی نهادینه شده اند، از بیخ و بن دیگرگون کنید و به جای آنها ساختارهای شفاف، تمیز، مدرن و واقعی تعبیه کنید؟

آیا می دانید "حکمرانی خوب" در وهله ی اول نیاز به "حکمران خوب "دارد و جنابعالی در روز اول که حکم ریاست جمهوری تان تنفیذ شد، می بایست به تعداد تمام وزارتخانه ها ، ادارات، نهادها و سازمانها، وزیر و مدیر خوب داشته باشید تا بر مسند امور بگمارید تا حکمرانی خوب را آنها محقق سازند؟


_همانطور که در شهرداری تهران این اتفاق افتاد و بیش از یک دهه  بهترین مدیران در حوزه ی مدیریت شهری ، امور شهروندان و مردم پایتخت را تمشیت می کردند._

جناب آقای قالیباف ؛
کارنامه ی درخشان مدیریت جهادی شما در شهرداری تهران، گواه بر این مدعاست که اگر قرار بر "حکمرانی خوب" باشد ، شما بهترین گرینه هستید ، اما آیا پیش نیازهای لازم و کافی برای انجام چنین ماًموریت بزرگ و خطیری را در اختیار دارید؟

اکنون کشور در شرایط حساس و سرنوشت سازی قرار دارد . قدرت یکدست و حکومت ، یکپارچه شده است و از صدای مخالف، خبری نیست!

صرف نظر از دعوای کهنه و چهل ساله ی ما با غرب که به مرحله ی مشمئز کننده از منظر مردم رسیده است ، تمام شئون زندگی فردی و اجتماعی مردم را متاُثر از خود کرده است،  مدیریت کشور در تمام حوزه های سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی در سطوح خرد و کلان نیاز به بازنگری جدی و اساسی دارد. که همان تحقق *حکمرانی خوب* است. و جنابعالی اگر می خواهید بطور جدی وارد عرصه ی مدیریت کلان اجرابی کشور شوید ، بدانید از جای بسیار خوبی شروع کرده اید.

"حکمرانی خوب" همان حلقه ی مفقوده ی نظام جمهوری اسلامی برای تحقق "دولت اسلامی" در پایان   چله ی اول انقلاب است. که اگر محقق شود ، شاید در پایان چله ی دوم انقلاب، بتوان از شکل گیری "جامعه ی اسلامی" سخن گفت و چهل سال بعد تر هم، _اگر خدا بخواهد_ نشانه هایی از "تمدن اسلامی" را بتوان مشاهده کرد.

اکنون که پس از وقایع و رخدادهای چند سال اخیر ، قدرت یکدست و جامعه بشدت دوقطبی شده است ، سخن گفتن از "حکمرانی خوب" شجاعتی می خواهد که در کمتر کسی می توان آن را سراغ گرفت. و حال که جنابعالی ، در هیاُت یک مدیر جهادی خستگی ناپذیر، پیشقدم شده اید ، شایسته نیست منتظر بازگشت آرامش به کشور باشید. یا اینکه آن را به سه سال بعد و زمان ریاست جمهوری موکول کنید.

اکنون که افکار عمومی و به تبع آن، جامعه ی سیاسی و نخبگانی کشور به دو گروه "انقلابیون" یعنی : "حافظان وضع موجود" و "بقیه ی مردم" یعنی : "طالبان تغییر" تقسیم شده اند ،  شایسته است جنابعالی پرچم و عَلَم گروه دوم را _هر چه زودتر_ به دست بگیرید و با آگاهی و علم به "ضرورت تغییر مشروع و لازم"، اراده ی تغییر در شیوه ها، روش ها و کارکردها را ، همسو و هماهنگ با خواست و نظر و مطالبه ی رهبری و مردم ، نمایندگی کنید.  چرا که جنابعالی رئیس مجلسی هستید که خانه ی ملت است و باید صدای مردم از آن بلند شود.

در غیر اینصورت گمانه زنی ها شما را متوجه این اتهام می کنند که باز به انتخابات ریاست جمهوری نظر دارید!