|
دیر جنبیدیم!
|
5621
|
:كد |
جمعه 25 آذر 1401 |
|
کارشناس حوزه سیاست خارجی می گوید«به نظر من ما در حوزه سیاست خارجی شبیه به برخی حوزه های دیگر حکمروایی، دچار نوعی بوروکراسیِ منفی هستیم. این بوروکراسی باعث تاخیر در هرگونه تصمیم گیری می شود و هزینهزاست. شاید اگر در سال ۲۰۱۶ و سال های پس از آن، ما به نحو بهتر و موثرتری در پی تحقق توافقات با چین بودیم، اکنون روابط چین با ایران به مراتب راهبردیتر از روابط کنونی آن با عربستان سعودی بود.»
|
"شی جین پینگ" رئیس جمهور چین به تازگی در سفری سه روزه عازم عربستان سعودی شد و رایزنی های گسترده ای را با مقام های این کشور انجام داد. نتیجه این رایزنی ها امضای 34 قرارداد همکاری به ارزش تقریبی بیش از 30 میلیارد دلار بود. سعودی ها در سال های اخیر، همزمان با سرد شدن روابط خود با دولت آمریکا، به تدریج وزن چین را در عرصه سیاست خارجی و معادلات اقتصادیشان افزایش داده اند.
در واقع، سرخوردگی عربستان از تضمین های امنیتی و سیاسی آمریکا به ریاض که خود را در مواردی نظیر سکوت محض واشنگتن در جریان حملات پهپادی و موشکی حوثی های یمنی به خاک این کشور(در پاسخ به حملات سعودی ها به یمن) و همچنین موضع گیری های دولت بایدن علیه رژیم سعودی و شخص بن سلمان به دلیل ایفای نقش آن ها در قتل "جمال خاشقچی" و کشتار مردم یمن نشان داد، عملا این کشور را به این درک راهبردی رسانده که اتکای صرف به واشینگتن، یک اشتباه راهبردی برای سعودی هاست.
مساله ای که نمودهای عینی خود رابه تازگی در همراهی عربستان با تشکیلات اوپک پلاس و به طور خاص روسیه، جهت کاهش تولید دو میلیون بشکه ای نفت این کشور(علی رغم درخواست های فراوان دولت بایدن از عربستان جهت بالابردن تولید نفتش و کمک به کاهش قیمت نفت در بحبوحه جنگ اوکراین) و البته توسعه روابط با چین نشان داده است.
با این همه، یک نکته قابل تامل در رابطه با سفر اخیر شی جین پینگ به عربستان سعودی، بیانیه پایانی این سفر و جمع بندی های نشست مشترک چین با کشورهای عرب عضو شورای همکاریهای خلیج فارس بود که در قالب آن بر مساله جزایر سه گانه ایرانی خلیج فارس و آنچه ضرورت عدم دخالت ایران در امور داخلی دیگر کشورها ادعا شده بود، تاکید شده است. موضوعی که جنجال های زیادی را به ویژه در ایران ایجاد کرد و حتی موضع گیری صریح برخی مقام های کشورمان علیه این مساله را نیز به دنبال داشته است.
"سید صباح زنگنه"، نماینده سابق مجلس شورای اسلامی کشورمان و کارشناس مسائل شبه جزیره و حوزه سیاست خارجی، در گفتگو با الف به واکاوی ابعاد مختلف سفر رئیس جمهور چین به عربستان سعودی و به طور خاص معانی آن برای ایران پرداخته است.
زنگنه در ابتدا در پاسخ به این پرسش که دلایل گرایش فزاینده عربستان سعودی به توسعه روابط با چین چیست؟ گفت: «باید توجه داشت که عربستان سعودی از چند دهه قبل نیز روابط خوبی با چین داشته است. با این حال، این روابط در سال های اخیر رشد قابل توجهی داشته و شاهد بوده ایم که سعودی ها علاوه بر صادرات نفت و محصولات پتروشیمی به چین، از فناوری چینی نیز در حوزه هایی نظیر تولید تسلیحات و مخصوصا ساخت موشک های بالستیک توسط خود (عربستان) بهره مند شده اند».
وی افزود: «البته که عربستان سعودی نیم نگاهی نیز به استفاده از ظرفیت های چین جهت تقویت توان هسته ای خود دارد. از این رو، گرایش عربستان به چین تا حد زیادی با نگاهی عملگرایانه و با محوریت استفاده حداکثری از ظرفیت ها و توانمندیهای چین در راستای منافع عربستان بوده و البته در سطحی کلان تر نیز سعودی ها تلاش می کنند تا با تقویت روابط و پیوندهای خود با چین، نوعی توزان را در روابط کشورشان با دو قدرت جهانی یعنی آمریکا و چین ایجاد کنند و در فضای موازنه، منافع خاصشان را تامین کنند.»
این کارشناس سیاست خارجی کشورمان در مورد معانی سفر اخیر رئیس جمهور چین به عربستان سعودی گفت: «توجه داشته باشیم که سفر اخیر شی جین پینگ به عربستان سعودی دومین سفر وی به این کشور بود. چند سال قبل(سال 2016) نیز وی به عربستان سعودی سفر کرد. در آن سفر وی پایه های همکاری با سعودی ها و چشم اندازهای توسعه آن را تبیین کرده بود. از این رو، چینی ها در سفر اخیر رئیس جمهور این کشور به عربستان به دنبال چیدن میوه رایزنی های چند سال قبل خود با سعودی ها بودند».
وی ادامه داد: «اینکه چین و عربستان بخواهند روابط خود را با یکدیگر توسعه دهند، فی نفسه نکته عجیبی نیست با این حال، بیانیه ای که در جریان سفر رئیس جمهور چین به عربستان صادر شد و در مورد جزایر سه گانه و یا آنچه دخالت ایران در امور کشورهای دیگر ادعا شد، اندکی جوی جنجالی را به آن بخشید».
سید صباح زنگنه در ادامه تصریح کرد: «در این زمینه، بسیاری از جریان های سیاسی و رسانه ای غربی و منطقهای، تمایلِ چین جهت کنار گذاشتن بی طرفی اش در رابطه با برقراری روابط متوزان با ایران و عربستان را مورد اشاره قرار دادند. به نظر من حتی بحث هایی که در مورد مواضع عجیب چین در بحبوحه این سفر در رابطه با ایران مطرح شد، از خود این سفر و توافقات گسترده ای که در قالب آن امضا شد نیز حاوی نکات و مسائل بیشتری بود. موضوعی که بایستی عقلانیت حاکم بر دستگاه سیاست خارجی ایران با آن به نحوی منطقی و توام با دور اندیشی برخورد کند و مواضع مقتضی را در این رابطه اتخاذ کند».
سید صباح زنگنه در ادامه و در پاسخ به این سوال که به نظر وی چین به دنبال ارسال چه سیگنال هایی به ایران در جریان سفر اخیر رئیس جمهور این کشور به عربستان بوده؟ گفت: «یکی از بنیان های اساسی سیاست خارجی چین که البته سال هاست تعهد خود را به آن نشان داده، "عملگرایی" است. این بدان معناست که این کشور در حوزه سیاست خارجی خود با اصل قرار دادن گفتمان محوری اش، عملا سعی در استفاده از تمامی ظرفیت های محیطی جهت تحقق اهدافش دارد».
وی افزود: «در این رابطه، آن ها نه دوست دائمی و نه دشمن دائمی دارند و تنها منافع ملیشان برای آن ها اهمیت دارد. البته توجه داشته باشیم که چند سال قبل، شی جین پینگ(سال 2016)، سفر مشابهی را به ایران نیز داشت و در قالب آن سفر نیز توافقنامه های زیادی میان تهران و پکن امضا شد و نقشه راه قابل توجهی جهت توسعه روابط دو طرف ترسیم شد. با این حال، از آن سفر تاکنون، هیچگونه پیشرفتی از سوی کشورمان جهت پیاده کردن توافقات با چین، دیده نشده و از طرف دیگر، باید بدانیم که ایران همچنان تحت تحریم صادرات انرژی، مالی، حمل و نقل دریایی، بیمه و دیگر حوزه هاست.»
این کارشناس عرصه سیاست خارجی گفت: «این در حالی است که چینی ها با عملگراییِ محض، امور خود را به پیش می برند. آن ها به انرژی نیاز دارند و استدلالشان این است که این انرژی باید بدون حاشیه تامین شود. در این چهارچوب، پکن واردات انرژی از ایران را با حاشیه ها و هزینه هایی برای خود ارزیابی می کند. از این منظر، من تعلل های پیشین را یکی از مهمترین موانع جهت توسعه روابط ایران و چین و رسیدن آن به سطح روابط راهبردی ارزیابی می کنم».
وی خاطر نشان کرد: «در شرایط سیال کنونیِ سیاست بین الملل، این تعلل ها اساسا جایز نیست و می تواند هزینهزا باشد. البته که در این میان به نظر من گرایش چین به سمت عربستان تا حدی این پیام را نیز برای ایران دارد که چینی ها حداقل در کوتاه مدت هیچ چشم اندازی را جهت کاهش سطح تنش ها میان ایران و غرب پیش چشم نمی بینند و درست به همین دلیل هم است که رویه ها و رویکردهای واضحی را در راستای تامین منافع خود مد نظر دارند».
زنگنه ادامه داد: «به نظر من ما در حوزه سیاست خارجی شبیه به برخی حوزه های دیگر حکمروایی، دچار نوعی بوروکراسیِ منفی هستیم. این بوروکراسی باعث تاخیر در هرگونه تصمیم گیری می شود و در عین حال عدم شفافیت در تصمیمی گیری ها را به دنبال دارد و البته مهمتر از همه می تواند فرصت هایی را نیز از دستِ سیاست خارجی ایران خارج کند. ما باید توجه داشته باشیم که فرصت ها همیشگی نیستند و ما باید در وقت مقتضی و مناسب از آن ها استفاده کنیم».
وی تصریح کرد: «شاید اگر در سال 2016 و سال های پس از آن، ما به نحو بهتر و موثرتری در پی تحقق توافقات با چین بودیم، اکنون روابط چین با ایران به مراتب راهبردی تر از روابط کنونی آن با عربستان سعودی بود. این یک مساله آسیب شناسانه در حوزه سیاست خارجی است که باید آن را به دقت مطالعه و برای آن راهکارهایی را ارائه کنیم.»
سید صباح زنگنه در پایان و در پاسخ به این سوال که توسعه روابط چین با کشورهایی نظیر عربستان و همچنین طرح مواضع اخیر از سوی چینی ها در رابطه با ایران، می تواند بر الگوی رای دهی جهانی و سیاست آن ها در آینده در رابطه با کشورمان تاثیرات منفی داشته باشد؟ گفت: «یکی از اصلیترین جاهایی که چین به طور خاص در قالب نهادهای بین المللی از ایران حمایت می کند، شورای امنیت سازمان ملل متحد است. البته که چینی ها در دیگر نهادهای بین المللی نیز نظیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و یا شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و غیره، جانبِ ایران را گرفته اند با این حال رای آن ها ماهیتی الزام آور نداشته و ندارد».
وی افزود: «از این رو، من فکر می کنم که با توجه به تقابل ایران با قدرت های غربی و تحلیل چین از این مساله به مثابه بخشی از منازعات کلان خود با جهان غرب، بعید به نظر می رسد که چین بخواهد تغییر قابل توجهی را در حمایت از ایران مخصوصا در شورای امنیت سازمان ملل متحد ایجاد کند. زیرا همانطور که عرض کردم در سطحی کلان، تغییر رویه در این حوزه به نفع خودِ چین نیز نمی باشد».
منبع:الف
|
نظرات بینندگان |
|
ارسال نظرات |
|
|
|
+تبلیعات در سایت مرودشت آنلاین با تعرفه های استثنائی - 09394084008
|