نقش سوزنی ساسانی مرودشت در تصرف گنجیابان
|
5726
|
:كد |
دوشنبه 22 اسفند 1401 |
|
یک نقش سوزنی دوره ساسانی در کوهستانهای مرودشت فارس و پیکر اسبی که در تاریخ ایران دیگر شیهه نمیکشد، توسط گنجیابان تخریب شد.
|
دشت مرودشت در استان فارس که زادگاه شاهان ساسانی به شمار میرود، آثار متعددی از این دوره را در خود جای داده که تپههای تاریخی، نقش برجستهها، آثار تدفین و…را دربرمیگیرند. در این میان نقش برجستهها از آثار شاخصتری به شمار میروند که باتوجه به ذوق هنری که در ترسیم آنها به کار رفتهاند، با استقبال بیشتری روبرو میگردند. در این میان نزدیک ۱۸نقش برجسته در اطراف شهر استخر (خواستگاه ساسانیان) واقع شده که از اهمیت این مکان در نزد شاهان ساسانی در دشت مرودشت حکایت دارد.
ابوالحسن اتابکی (دانش آموخته زبانهای باستانی و دکتری تاریخ) این بار از تخریب یک نقش سوزنی در شمال دشت مرودشت خبر داد که به وسیله سوداگران عتیقه به هوای گنجیابی روی یک صخره کنده، به شدت مورد آسیب قرار گرفته است.
اتابکی گفت یک دهه پیش به هنگام بررسی پایاننامه خانم نجمه ابراهیمی (با راهنمایی یکی از دوستان) با یک «نقش سوزنی» روبرو گشتیم که مربوط به «اواخر دوره ساسانی» است.
وی گفت این نقش سوزنی، تصویر اسبی با حالت چهار نعل را نشان میدهد که در یک کادربندی مستطیل شکل ترسیم شده و حیوانی درنده (شیر یا پلنگی) در حال حمله کردن به اوست.
نجمه ابراهیمی (کارشناس ارشد تاریخ) نیز در همین زمینه گفت: ظرافتی که روی این صخره کنده برای ترسیم این نقش سوزنی به کار گرفته شده در قیاس یکسانی (ظرافت، آرایش موزون) با نقوش سوزنی کاخهای تخت جمشید به شمار میرود و تنها تفاوتی که در اینجا به چشم میآید، هنرمند سعی کرده سایه خطوط را برجستهتر و آن را به حالت سه بعدی نزدیک نماید، چنانچه «بازنمود هنری» به شکلی گویا و با ایجاد چند کمربند بروی بدنه و زین اسب، «هدف هنرمند» در ترسیم و پدید آوردن این نقش سوزنی بوده است. ترکیببندی موزن و آزادی حرکت نیز آشکارا در طراحی این نقش سوزنی رعایت شده که از ویژگیهای بارز نقش برجستههای دوره ساسانی است.
اما چه بر سر این اثر آمده است، اتابکی در پاسخ به این سوال گفت: افرادی که به دنبال گنجیابی و عتیقه بودهاند در ابتدا گودال عمیقی در زیر این صخره کنده؛ ایجاد کردهاند و به گمان، هنگامی که به مقصود خود دست نیافتهاند، از روی بیخردی و ناآگاهانه دست به تخریب شدید این نقش برجسته زدهاند تا جایی که تنها بخشهای از پاهای جلو، گردن و بدن آن باقی مانده است.
وی گفت:عدم اطلاعرسانی درست و هر چند اندک از سوی رسانههای جمعی و اینکه خود میراث فرهنگی، هیچ برنامه مدونی برای آگاهی عموم در مواجهه با آثار کمتر شناخته شده باستانی در دستور کار ندارد، باعث گردیده که روزانه شاهد از میان رفتن آثاری باشیم که برای همیشه از صحنه این خاک محو میگردند. پایان غمانگیزتر این است که تخریب آثار باستانی به شکل مداوم و سلسلهای در حال تکرار شدن است و سرپرستان میراث فرهنگی روی صندلیهای خود به خواب سنگینی فرو رفتهاند.
|
نظرات بینندگان |
|
ارسال نظرات |
|
|