کسی که خودش ۱۲ سال در سه دولت وزیر کشاورزی بوده. ۴ سال رئیس سازمان محیط زیست، حدود ۷ سال رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه، چند سال مشاور معاون اول رئیس جمهور در امور آب ، کشاورزی و محیط زیست و همچنین سال ها ریاست تشکل صنفی خانه کشاورز، با طلبکاری از کسانی نامعلوم، می گوید در چهل و چهار سال گذشته در سیاست های آب و خاک و محیط زیست خبط و خطا و گاه خیانت صورت گرفته! و در دهه های شصت و هفتاد و هشتاد پیمانکارانی با توطئه برای وزارت نیرو تصمیم سازی کردند ! و در زمانی معادل کمتر از چهل درصد از عمر انقلاب، ما فقط در شمال البرز و غرب زاگرس کشاورزی خواهیم داشت!
آقای عیسی کلانتری فراموش می کند که اگر در فرصتی کمتر از چهل درصد از عمر انقلاب یعنی حدود هجده سال دیگر ما باید با درختان و باغ های میوه در اکثر نقاط کشور خداحافظی کنیم، در حدود نیمی از تمام عمر انقلاب، ایشان مسئولیت مستقیم و غیر مستقیم در امور کشاورزی و محیط زیست و...داشته !
جدا از مساله دقت این قبیل پیش بینی ها، در صورت وقوع این قبیل فجایع آنکه باید پاسخگو باشد خود ایشان است نه کس دیگر ! مگر آنکه مدعی امروز و مسئول دیروز بتواند اثبات کند در تمام دوران مسئولیتش با همین حدت و شدت هشدار داده و در حد توان خودش با سیاست های کلان آب و خاک و کشاورزی این سال ها مخالفت کرده، نه همراهی و خوشحالی!. البته که در این صورت هم در مقابل چنین ادعایی و چنان حرارتی، باید به ایشان گفت چرا به جای ادامه کار در این موقعیت ها و مناصب که به گفته خودتان پر از خبط و خطا و بعضا خیانت بوده، استعفا نداده اید؟!
معلوم نیست این روحیه «گردن نگیری» و بیش از آن «طلبکاری» از کسی و کسانی موهوم از کی چنین جسورانه در میان مدیران منتقد و مدعی ما شایع شده ! روحیه ای که متاسفانه باعث شده جای بدهکار و طلبکار عوض شود و همان کسانی که در این سال ها باید در مقام بدهکار پاسخگو باشند در هیبت طلبکارانی بزرگ ظاهر می شوند!
آقای کلانتری فقط یکی از ده ها مدیر کلان در این کشور است که در این سال ها با وجود آنکه هم مسئولیت، هم فرصت و هم حمایت لازم را برای انجام امورات محوله خود داشته اند حالا برای توجیه ناکارآمدی و شکست خود دنبال مقصر می گردند و چنان ناشیانه خط بطلان بر تمام چند دهه گذشته می کشند که نخستین کسی که مهر ابطال بر پیشانی اش می نشیند خودشان هستند!
اگر داریوش کبیر زنده بود احتمالا دعایش را که بر دیوار کاخ آپادانا نقش بسته اینگونه اصلاح می کرد: خدا این کشور را از دشمن ، از خشک سالی ، از دروغ و از « گردن نگیران» حفظ نماید!